نامههای آن حضرت و قسمت سوم كلمات كوتاه (قصار) حضرت علی است. و البته بنای سیدرضی بر این نبوده است كه تمام كلمات مولا علی (ع) را جمعآوری بكند. آن قسمت های ممتاز كه جنبههای بلاغت و ابتكار داشته است مورد نظرش بوده و لذا اسمش را نهجالبلاغه گذاشته است؛ یعنی روش بلاغت.
حالا بنا شد ما از بعضی نامههای حضرت علی كه برای ما بیشتر مورد احتیاج باشد، آنها را انتخاب بكنیم و برای دوستان و برادران و خواهران خودمان ذكر بكنیم.
نامه چهل و پنجم نهجالبلاغه، نامهای است كه حضرت علی (ع) به عثمان بن حنیف مینویسند كه در آن زمان، ایشان از طرف حضرت علی والی و استاندار بصره بوده است. البته آن موقع اینطور بود كه اگر كسی والی و استاندار بصره بود، قسمت های خوزستان و فارس، تا كرمان هم جزء حوزهی استانداری او بوده است. پس ایشان استاندار بصره و فارس و خوزستان و كرمان بوده است.
اینها دو برادر بودند و هر دو برادر نسبت به حضرت علی (ع) اشخاص با وفائی بودند.
مطابق این نامه اینطور استفاده میشود كه در بصره یكی از جوان های متعین، مجلس عروسی یا مجلس جشنی