**صفحه=37@
«پروردگارا ما را از آنچه به پیامبرانت وعده دادی نصیب فرما و محروم مگردان که تو هرگز از وعده خود تخلف نخواهی کرد.»
فاستجاب لکم ربهم انی لا اضیع عمل عامل منکم.
«پس خدا دعاهای ایشان را اجابت کرد که البته من که پروردگارم عمل هیچ کس را بی مزد نگذارم.»
برداشتی که قرآن از جهان دارد و بینشی که به انسان می دهد چنین است:
آسمان، زمین، شب، روز و کل این جهان بهم مربوطند و در این میان انسان محصول حرکت این جهان است. و اگر این جهان «انسان» تحویل ندهد و «معاد» نداشته باشد، پوچ و باطل است. و خداوند منزه تر از این است که کار پوچ و باطل بکند. انسان نیز خود حرکتی دارد که پایان آن (معاد) یا سعادت است و یا شقاوت.
یک مرحله از این حرکت مرگ است. مرگ تحویل دادن به خدا و به ظرف مجردات رفتن و جدا شدن میوه از این درخت (دنیا) و رفتن به محلی است که انسان برای آن پرورش یافته است. رسالت انبیاء هم برای تکامیل و پرورش انسان بوده است.
با این بینش که قرآن را می خوانیم آیات، مسیر خاصی را به انسان ارائه می دهند: ما در حرکت مادی جهان در ارتباط با مجموعه جهان اگر چنین سرنوشتی نداشته باشیم این حرکت لغو است و همیشه در منازل بین راه هستیم و هیچ وقت به هدف نمی رسیم، زنده شدن، مردن و سیکل مرتباً تکرار شدن و به هیچ جا نرسیدن.
منکرین معاد اگر بگویند که مجموعه جهان «در خدمت هیچ چیز برتر از این جهان نیست و چیز بهتری تحویل نمی دهد لغو و باطل است و اگر بگویند جهان چیز برتری تحویل می دهد ولی شناخته شده نیست ما می گوئیم که آن را می شناسیم و در جهان بینی خود با رهنمودهای قرآن به این نتیجه رسیده ایم که گردش شب و روز، خورشید، ماه، ستارگان، کهکشان و موجودات مادی دنیا و حرکت تمام عناصر طبیعت، محصولشان این است که روح مجرد تصفیه شده ای را تحویل خداوند بدهند و ما به ابدیت بپیوندیم.