**صفحه=64@
انسان و همان نفس ناطقه و روح انسان می باشد، و این ارگانیسم متغیر، حامل اوست. بنابراین بحث در مورد این شبهات، زائد به نظر می رسد. چرا که ممکن است مخالفین بخواهند بیش از حد مته به خشخاش بگذارند. مثلاً به استناد بعضی از روایات و ظواهر بعضی آیات بگویند که حتماً لازم است که بدن انسان در روز قیامت متشکل از کالبد وی در سراسر طول عمرش باشد.
پاسخ ما این است که چنین ضرورتی در اعتقادات ما نیست و آن چیزی که ما ناچاریم براساس قرآن معتقد شویم این است که در روز قیامت از خاک (از جنس زمین) دوباره بدنی ساخته می شود که حامل روح ما می گردد. به عبارت دیگر روح ما با آن ارگانیسمی که همانند همین ساختمان فعلی است و از همین زمین و همین خاک ساخته می شود، راکب آن مرکوب شده به محضر خدای تعالی وارد می شود. البته ملکاتی که در این دنیا کسب کرده در وجودش نمودار می شود و آثار اعمال خیر و شرش را بدون ذره ای کم و کاست می بیند.
عصاره معاد جسمانی همین است و اعتقاد ما بر این استوار می باشد. و فهم یا عدم فهم جزئیات این مسئله هیچ ضرری به ایمان و ایدئولوژی ما نمی رساند. اینکه آن بدن برانگیخته شده مربوط به چه زمانی و چه خاکی است و در حیطه آکل و ماکول قرار می گیرد یا نه هیچ ضرری به اصل ایدئولوژی و اعتقاد ما وارد نمی سازد.
اصل اعتقاد ما به صراحت تکیه بر آن دارد که انسان ها در قیامت پس از برانگیخته شدن زندگی جاویدی را آغاز می کنند. و به گفته صریح قرآن زندگی ما در آن جهان هم روحانی است و هم جسمانی.
در آنجا رنج ها و لذت هایی نیز هست که از طریق جسم به ما می رسد و ادراکاتی نیز توسط ابزار این جهانی داریم. اما رنج ها و لذت هایی هم هست که مستقیماً روح درک می کند (بدون واسطه جسم)
**صفحه=