فهرست مطالب کتاب


**صفحه=81@
مؤمن خود ارتباطی روحی دارند و در پی این هستند که خیر و برکتی در کار آنها مشاهده کنند و نگران حال آنان می باشند (البته غیر از شهدا، دیگر مردگان نیز با زنده ها و آشنایان ارتباط دارند) به هر حال شهدا با آنکه غرق در لذت و سرور هستند باز به فکر دوستان و آشنایان خویش می باشند و برای آنها طلب خیر می کنند. سپس می فرماید:
لا خوف علیهم ولا هم یحزنون.
«اینها هیچ گونه خوف و حزنی ندارند.» این جمله از جملات پر محتوایی است که هیچ لفظ و کلمه ای نمی توان پیدا کرد که بیشتر از آن بتواند حالت سعادت و خوشی یک موجود را نشان دهد. انسان از چه چیز می ترسد و از چه چیزی محزون می گردد؟ ترس انسان نسبت به آینده است یعنی اگر به پشت سر خود بنگرید از حوادث گذشته هراسی ندارید بلکه نگران هستید که از این لحظه به بعد چه چیزی در انتظار شما می باشد. اگر در گذشته سود و ضرری پیش آمده باشد، در این صورت برای شما «حزن» به وجود می آید. به گذشته می نگرید و افسوس می خورید که چرا کاری را کردید و یا نکردید و به این سبب خاطره های حزن انگیز در شما ایجاد می شود. حال اگر پیش بینی کنید که این حالات نامطلوب در آینده نیز وجود خواهد داشت در این صورت ممکن است در خاطر شما احساس حزن همراه با خوف و ترس به وجود آید.
اما قرآن می فرماید که شهدا از گذشته و آینده خود راضی هستند. فرض کنید که شهید در دنیای برزخ نزد خود تصور کند که اگر به گونه ای دیگر مبارزه کرده بود، بهتر بود و مقام بهتری داشت و از این جهت غصه ای بخود راه دهد. قرآن این مسئله را رد می کند و هر نوع غم و غصه و حزنی را در مورد شهید (و به طور کلی مؤمنین) تکذیب می فرماید. این اشاره قرآن نشان می دهد که شهدا هیچ کمبودی ندارند.
نسبت به آینده نیز چنین است. اگر فرضاً شهدا احتمال دهند که مقام آنها گرفته خواهد شد و یا تنزل پیدا می کنند و یا حتی فکر کنند زندگی جاوید و ابدی نخواهند داشت، در این صورت

نظر خود را ارسال کنید