فهرست مطالب کتاب


**صفحه=46@
به یاد دارم حدود هزار و چهارصد (1400) آیه آن مستقیم و یا غیر مستقیم مربوط به معاد است. بنابراین حدود یک پنجم یا 21% قرآن مربوط به قیامت است. بنابراین وقتی ما قبول کنیم خدایی هست (با دلیل عقلی) و سپس قبول کنیم که پیامبرانی آمده اند که آخرین آنها پیامبر اسلام است و قرآن را نیز به عنوان وحی قبول کنیم که یک پنجم آن مربوط به قیامت است دیگر نمی توانیم بگوئیم منکر قیامت هستیم. یا باید بگوئیم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم نعوذ بالله دروغ گفته است! و یا نعوذ بالله قرآن وحی نیست و یا پیامبر را انکار کنیم؟
بدیهی است که همه اینها کفر است. بنابراین تفاوت توحید و نبوت با معاد در اصول دین روشن گردید. لذا در بدو ورود به اسلام اقرار به وحدانیت خدا و اعتراف به رسالت پیامبر کافی است، اما پس از ورود به اسلام و توجه به قرآن و یا دیگر احکام اسلام از قبیل نماز، روزه و غیره، شخص متوجه می شود که عمده تکیه ها بر معاد است. بنابراین اطمینان حاصل می کند که معاد جزو قطعیات و ضروریات دین است و جای هیچگونه انکاری وجود ندارد.
به هر حال تکیه ابتدائی ما برای اثبات معاد و قیامت بر ادله عقلی و استدلالی نیست خصوصاً در کیفیت مرگ، برزخ، قیامت، برانگیخته شدن و جسمانی بودن معاد، محاسبه، شفاعت، جهنم، بهشت، رابطه ما با خداوند و غیره همه بر ادله نقلی استوار است. زیرا هرگز نمی توان با عقل، چگونگی آتش جهنم، درختان بهشت و نوع تغذیه در بهشت را ثابت کرد، بلکه اینها مطالبی است که باید از منبع وحی اخذ گردد. خوشبختانه معارف ما از این جهت کاملاً غنی است، و آیات قرآن و روایات متواتر در این مورد فراوان داریم.
همه ادیان آسمانی به قیامت و زندگی بعد از مرگ عقیده دارند. منتهی در برخی از ادیان بر آن بسیار تکیه شده است و در برخی کمتر. مثلاً در دین موسی علیه السلام (لااقل در تورات موجود) آیات مربوط به قیامت بسیار کم است. البته تورات دستخوش تحریف گردیده است. چنانکه قرآن تکه هایی از مکالمه حضرت موسی علیه السلام با خداوند را در همان ابتداء ورود به کوه طور نقل می کند که در مورد قیامت است و در تورات فعلی وجود ندارد.

نظر خود را ارسال کنید