**صفحه=133@
زمستان هم بود. زیر كرسی با آقای باهنر مشغول تنظیم آخرین بخشهای اساسنامه و مرامنامه شدیم و همان طور كه گفتم بیشترین كارش را آقای باهنر كردند. من آمدم بیرون در كمیته استقبال و بر می گشتم. ایشان همان طور كه عرض كردم، ده ساعت، دوازده ساعت گاهی نشسته بود و این كار را انجام میداد. البته در آن حین از آقای حجتی هم كه آن وقت در تهران بودند خواستیم كه بیایند و به ما كمك كنند. ایشان هم در این بخشهای آخر در تنظیم مرامنامه و اساسنامه به ما كمك كردند. البته بیشترین كار را ما دو نفر كه مأمویت داشتیم انجام دادیم. تا این كه اساسنامه و مرامنامه آماده شد. جلسات ویژه هم ادامه پیدا كرد. از كسانی كه مسئولیت این كار را داشتند، ما پنج نفر فقط در تهران بودیم. بقیه، مثلاً آقای حجتی، با این كه جزء این عده نبود، اما میتوانست جزء مؤسسین حزب باشد، ایشان در همین حین به كرمان رفته بود كه كار آن جا را اداره كند.
اصرار امام در اعلام موجودیت حزب: و ما دور هم نشستیم و این كار را تمام كردیم و خدمت امام بردیم. اساسنامه را من خودم شب بردم خدمت امام و به حاج احمد آقا دادم كه امام ببینند، اگر نظر مخالفی یا تذكری دارند بگویند كه ما اصلاح كنیم. البته این را هم فراموش نكنم كه در همان روزهایی كه امام تشریف آورده بودند، تا وقتی كه ما حزب را اعلام كردیم، امام حداقل دو مرتبه از آقای هاشمی رفسنجانی پرسیده بودند كه چرا اعلام نمیکنید. ایشان خبر داشتند كه ما درصدد چنین كاری هستیم. ایشان هم منتظر بودند كه اینكار انجام بگیرد. بالاخره روز 29 بهمن حزب را اعلام كردیم؛ یعنی اساسنامه و مرامنامه به صورت چاپ شده حاضر بود و ما اعلام كردیم و گفتیم مردم برای نام نویسی بیایند.
استقبال عظیم مردم برای نام نویسی: تصورمان این بود كه عدهای برای نام نویسی خواهند آمد و ما فرصت خواهیم داشت كه از آن عده گزینشی داشته باشیم. فكر نمیکردیم كه این استقبال عظیم از این كار صورت بگیرد. معلوم شد كه این چند تا اسم كه پای این مرامنامه و اساسنامه هست، بیش از آن مقداری كه ما فكر میکردیم برای مردم شناخته شده و جاذبه دار بوده است. روزی كه معین كرده بودیم كه مردم بیایند، در اولین روز 80 هزار نفر برای اسم نویسی آمدند، كه ما چند دسته شدیم در چند اتاق و ما پنج نفر هر كدام در یك اتاق تصمیم گرفتیم كه خودمان اسم نویسی كنیم، كه وقتی مردم میآیند، اشخاص، خود ما را ببینند. البته با كسانی قبلاً صحبت كرده بودیم كه با ما همراه باشند و آن ها آمادگی داشتند كه با ما همكاری كنند. آن ها را هم با خودمان وارد مراسم اسم نویسی كرده بودیم كه مردم با چهرهی آن ها آشنا شوند. پهلوی هم كدام از ما، یك نفر از آن اشخاص جدید بود كه جزء سابقه دارها نبودند. به این ترتیب بود كه حزب تشكیل شد و اعلام شد و در فاصلهی چند روز چند صد هزار نفر در تهران اسم نویسی كردند و در شهرستان ها مرتباً نامه هایی میآمد و تقاضا میکردند كه شعبه درست كنند.
شور و مشورت و دعوت به همكاری قبل از اعلام موجودیت: رئیس جمهوری در پاسخ به این سؤال كه نقش فعال در حزب را چه كسانی داشتند و قبل از تأسیس با چه كسانی صحبت شد، اظهار داشت:
در تأسیس حزب نقش فعال مربوط به همین عده از روحانیون بود. البته ما از روزی كه تصمیم بر ایجاد این تشكیلات گرفتیم و تا روزی كه اعلام كردیم با خیلی ها صحبت كردیم، از جمله با تعداد كثیری از