**صفحه=9@
تاریخ: مهرماه 1360
مصاحبه كننده: آقای محمدهاشم رهبری
مسئول تبلیغات حزب جمهوری اسلامی
پیرامون شهادت آیة الله بهشتی و یارانش
س: جناب آقای خامنه ای شما فكر میکنید استكبار جهانی از این انفجار و جنایتی كه در دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی مرتكب شد چه اهدافی را دنبال میکرد؟ تحلیل خودتان از این گونه اعمال غیر انسانی، ضمن این كه چه نتایجی را استكبار از این رهگذر به دست آورده، بیان فرمایید.
ج: بسم الله الرحمن الرحیم، با سلام بی پایان به ارواح همهی شهدا، به خصوص شهیدان عزیزی كه سر فصل جدیدی را در تاریخ انقلاب و ملت ما به وجود آوردند، پاسخ به این سؤال را به طور خلاصه عرض میکنم.
اما قبل از آن كه به پاسخ این سؤال مخصوص شما بپردازم، باید احساسات بی شائبهی خود را به نسبت به این حادثه و دركی كه از این حادثه داشتم فی الجمله و اشارتاً عرض كنم. من وقتی خبر وقوع این حادثه را شنیدم كه شاید نزدیك دو هفته از وقوع حادثه گذشته بود و به دلیل بی هوشی یا چیزی شبیه بی هوشی از هیچ جا مطلع نبودم. لذا وقتی شنیدم این حادثه اتفاق افتاده و ما شخصیتی مثل برادر عزیز بزرگوار و عظیم الشأن خودمان مرحوم آیة الله دكتر بهشتی را در ین حادثه از دست دادیم، به نظرم رسید كه اگر گویندگان و نوحه سرایان و شاعران ما، لااقل تا مدتهای مدید، بیانات حزن آور و دردآلود خودشان را نسبت به این حادثه بیان كنند و مرثیه سرای این حادثه بزرگ باشند، جا دارد. چرا كه من این حادثهی عظیم را بسیار با اهمیت میدانم.
عظمت این حادثه دو جهت دارد: یكی به خاطر شخصیت این شهیدان، به خصوص كه در میان آنها چهرهی شهید آیة الله دكتر بهشتی مثل خورشیدی تابان میدرخشد و دیگر به خاطر مقطع زمانی بسیار حساس وقوع این حادثه است كه مردم ما از یك كابوس وحشتناك سیاسی خلاصی یافته بودند و یك بختك بسیار زشت و مهیب از روی مردم برداشته شده بود و تازه مردم میخواستند با كشیدن نفسی راحت به وسیلهی مسؤولین كارها را به جریان طبیعی بیندازند و لذتش را ببرند و استفاده كنند، كه این حادثه پیش آمد و به هر حال من خودم فكر میکردم اگر از بیمارستان بیرون آمدم یك سخنرانی بكنم و آن طور كه به بعضی از دوستان هم گفته بودم در این سخنرانی برای دكتر بهشتی و برای آن عزیزان نوحه سرایی كنم كه متأسفانه چنین فرصتی پیش نیامد و ممكن نشد. زیرا وقتی از