**صفحه=147@
برای من پیش میآمد و كسان دیگری مسئول بخش شدند. حزب هزاران جلسهی سخنرانی توجیهی برگذار كرد. یك عامل اصلی برای تداوم انقلاب ما عبارت بوده است از تعمیق انقلاب در ذهن مردم. انقلاب باید از صورت شعاری خارج میشد. بایستی آن اندیشهی انقلابی در ذهن مردم ریشه پیدا میکرد. میدانیم كه مردم، مردمی كه این حركت عظیم را انجام دادند، اغلبشان سابقهی اندیشهی مكتبی نداشتند؛ ایمان اسلامیداشتند، آن هم ایمانی پر شور. این ایمان لازم بود كاملاً پا بر جا و مستقر بشود و جز در سایهی بیان و آموزش این كار امكان پذیر نبود. و این به وسیلهی جلسات فراوانی كه انجام شده تأمین شده است. از این قبیل خدمات، حزب زیاد دارد و البته در این زمینه فكر میکنم میتوانید شما با مسؤولین دست اندر كار، با زبان آمار و ارقام، صحبت كنید. آمارهایی كه به شما خواهند داد آمارهای واقعاً تحسین انگیزی ست.
لكن به نظر من از همهی این ها مهمتر - كاری كه حزب كرده - حفظ خط اصیل انقلاب در متن این سه سال بود. ما تصورمان این است كه اگر حزب ما و این تشكل وجود نداشت، آن كسانی كه باید امروز دیگر نامشان را راهزنان انقلاب بگذاریم به سهولت قادر میشدند انقلاب را از بستر حقیقی خودش دور كنند. البته وقتی من این حرف را میزنم، توجه دارم به نقش صد درصد تعیین کنندهی امام در این باره. در این شك ندارم. اما همان طور که قبلاً گفتم بایستی توجه داشت كه یك فكر، یك فریاد، از وقتی كه مقدماتی فراهم میشود تا وقتی كه انجام میگیرد و بعد منعكس میشود در جامعه و بعد به ذهن جامعه میرود، به غیر از آن فریادگر، عوامل دیگری را نیز می طلبد. آن عوامل دیگر حزب جمهوری اسلامی ست. و حزب جمهوری اسلامی بود كه چه با روزنامه اش و چه با گفتار مسئولان و دست اندركارانش در مقابل این خطوط انحرافی از اول ایستاد، در مقابل آن حساسیت نشان داد، هر اندك كلمه ای، حرفی، اشارهای را كه نشان میداد بایستی خط انقلاب از آن خط تعبد به اسلام جدا بشود ندیده نگرفت و رویش توقف كرد، پاسخ تهیه كرد و جواب گفت.
س: بله، سابقاً حجم شدید تبلیغات علیه حزب به قدری بود كه حتی خود عناصر مذهبی را هم گاهی دچار تردید و توهم میکرد، كه شاید این حزب به علت دور بودن از مسئولان و بنیانگذارانش، دچار همان آفت های ناشی از تحزب شده باشد. میخواهیم كه دربارهی این حجم وسیع تبلیغاتی كه هنوز هم ممكن است رسوباتی از آن در اذهان باقی باشد و نیز انگیزه و هدف آن تبلیغات، به خصوص موارد اتهامات و شعارهایی كه علیه حزب بود و نسبت هایی كه به آن میدادند، اگر مناسب میبینید صحبت كنید.
ج: سؤال كردید كه چه انگیزهای موجب این همه حملات به حزب بوده. اگر من برای این همه حملات وجهی ذكر میکنم كه این وجه غیر از اشتباهات خود ماست، نباید این سخن حمل بر این شود كه اشتباهات ما انگیزهی این حملات نبوده است؛ اگرچه ما حتماً اشتباهاتی داشتهایم. اگر فرض كنیم كه ما هیچ اشتباهی هم نمیکردیم و صد درصد كامل عمل میکردیم و بی عیب و نقص بودیم، باز همین حملاتی كه شما دیدید علیه ما انجام میگرفت. و میخواهم به شما بگویم كه این حملات در آن صورت قویتر و كوبنده تر انجام میگرفت. بسیاری از این حملات را میتوانستند بیشتر از آن ادامه دهند كه دادند، یا كوبنده ترش كنند. دشمنها با خودشان فكر كردند كه نیازی نیست، این چیزی نیست، این حزبی نیست.