**صفحه=163@
بنده شخصاً به عنوان انسانی كه در این مملكت زندگی كرده و میکند، نه به عنوان یك مسئول یا به عنوان یك روحانی، ورزش را دوست می دارم؛ البته به عنوان یك روحانی ورزش را دوست می دارم، از جهتی كه خواهم گفت، و به عنوان یك مسئول هم ورزش را دوست می دارم، باز از جهتی دیگر كه خواهم گفت.
اما سؤال شما در مورد ارزشهای حاكم بر ورزش است. در یك جامعه، در یك نظام زندگی، كه طبیعتاً یك نظام ارزشی هم بر او حاكم است، هیچ چیز از آن نظام ارزشی خارج نیست. درس خواندن، كار كردن، فكر كردن، تلاش برای زندگی كردن، و از جمله ورزش، همهی این ها در چارچوب نظام ارزشی حاكم بر جامعه معنا میدهند و ارزش میگیرند. در جامعهی اسلامی و كلاً بنا بر اندیشهی اسلامی برای یك انسان، هدف، كامل شدن است. انسان همان بذری ست كه باید رشد كند تا بروید و پس از روییدن باید همچنان رشد كند تا به قوام بیاید و میوه بدهد و ثمربخش شود. منتها در این مثال بعد میدان حركت تكاملی، میدان محدودی ست. بعد از این كه بذر به شكل درختی شد، برگ و بالی درآورد، سایه افكن شد، زیبا شد، منظره ساز شد، و بالاخره میوه داد، مسأله تمام میشود. سقف حركت تكاملی این بذر تا همین جاست و بیشتر از این چیزی ندارد اما در مورد انسان، سقفی وجود ندارد. این میدان تكامل همچنان باز است. هیچ جا وجود ندارد كه وقتی انسان به آن جا رسید، بگویند كه انسان، تو دیگر كامل شدی، تمام شدی، دیگر از حالا به بعد حركت نداری. نخیر، ببینید كه شخصیت پیغمبر عزیز اسلام و پیغمبران و اولیای اسلام چقدر والاست، اما آنها هرگز فكر نمیکنند و فكر نمیکردند كه حركت اینها تمام شده است. شما هیچ پیغمبری و هیچ امامی را پیدا نمیکنید كه تا دم مرگ تلاش الهی خودش را برای تكامل ادامه نداده باشد. اگر پیغمبر ما صد سال بعد هم در دنیا زنده میماند، آن حركت تكاملی اش را داشت. پس میدان حركت به روی انسان باز است. خوب، این یك حاشیه بود.
به هر حال آنچه در مورد میدان تكامل و تكامل انسانی گفتم این است كه وقتی در جامعهی اسلامی، نظام ارزشی بر این مبنا شكل میگیرد كه انسانها تكامل پیدا كنند و از طرفی میدانیم كه انسان یك موجود چند جانبی و چند بُعدی ست، پس میبینیم كه این تكامل باید در همهی این ابعاد انجام بگیرد و تكامل در یك بخش بدون آن بخشهای دیگر تكامل تمامی نیست. البته بعضی از بخشها از اهمیت بیشتری و بعضیها از اهمیت كمتری برخوردارند. اما همهی این ابعاد چندگانه ی انسان باید حركت تكاملی خودش را انجام بدهد و از جمله بعد جسم انسان است كه ورزش در این خط قرار میگیرد. شما كه ورزش میکنید، هر نوع ورزش، این ورزش دارد شما را به سمت پرورش جسمی، سلامت جسمی، یا همان تعبیر قبلی، تكامل جسمی، نزدیك میکند. پس شما دارید با این حركت به سمت نهایت جادهی تكامل جسمی، كه گفتیم نهایتی هم ندارد، خودتان را نزدیك میکنید. البته نهایت جسمی برای انسان متصور است. جسم خودش محدود است و حركت آن نیز محدود است و نهایتش هم محدود است ولكن انسان چون فقط جسم نیست، لذا حركاتش و تكاملش محدود نیست و مجموعاً نامحدود است، اما حركت جسمی انسان حركت محدودی است. به هر حال به جایی میرسد كه از آن بیشتر امكان پذیر