**صفحه=179@
س: در رابطه با صحبتی كه امام فرمودند «20 سال طول میکشد كه به دانشگاه اسلامی برسیم» ضمانت تداوم این راه با چه كسانی ست؟
ج: این سؤال بجایی ست و البته وقتی ستاد انقلاب فرهنگی و همهی عوامل دست اندر كار برای بازگشایی دانشگاهها و به حركت انداختن فعالیت دانشگاهی در كشور كارشان را خوب انجام داده باشند آن وقت این مولود متولد میشود. اما آنچه متولد میشود یقیناً آن شیء آرمانی ما نخواهد بود.
پس در این نباید تردید داشته باشیم كه یك دانشگاه كامل در صورتی به وجود میآید كه همهی عناصر آن از استاد و فضا تا مواد كتاب های درسی و بقیهی شرایط لازم آماده باشد. این هم چیزی نیست كه به فاصلهی كوتاهی بتوان آن را فراهم كرد. ولی آنچه امیدوار كننده است، این است كه اولین گام در راه حركت عظیمی كه ما را به یك دانشگاه اسلامی برساند انجام گیرد و پس از این كه اولین گام برداشته شد و دانشگاهها باز شد، آن وقت نوبت این است كه این مولود رشد كند و 20 سالی را كه امام فرمودند برای رشد است.
لذا وقتی كه دانشگاه در فاصلهی مثلاً 20 سال رشدكرد، آن وقت ما امیدوار هستیم كه یك دانشگاه خوب داشته باشیم. و اما این كه چه كسی موظف و متعهد است این كار و تداوم را انجام بدهد، این به عهدهی یك ارگان نیست. هم ستاد انقلاب فرهنگی و هم ارگانهایی كه در كنار ستاد كار میکنند - فرض كنید مثلاً جهاد دانشگاهی - هم وزارت علوم و هم خود دانشجویان و استادانی كه مشغول كارند، مسئول این كار هستند و در كل باید بگوییم كه جو انقلابی جامعه و مسئولانی كه این انقلاب را رهبری میکنند در برابر دانشگاه - به عنوان یك نقطهی اساسی و مهم در كشور - مسؤولیت دارند و این چیزی نیست كه ما از یك ارگان بخواهیم، بلكه این مجموعهی تلاشها و كوشش هاست كه وقتی با یكدیگر جمع شد و روی خط درست به حركت افتاد ما را امیدوار میکند كه مثلاً بعد از 20 سال بتوانیم دانشگاه اسلامیداشته باشیم.
س: راه رسیدن به دانشگاه اسلامی چیست؟ و چه خط مشیی را برای تحقق این هدف باید برگزید؟
ج: این سؤال به نظر من یك سؤال اساسی ست كه اگر ما بفهمیم دانشگاه اسلامی چیست آن وقت همهی عواملی را كه میتوانند ما را به آن دانشگاه برسانند خواهیم شناخت.
دانشگاه اسلامی مجموعهای ست كه از دانش و خلاقیت و تجربه و ذهنیت عالی انسانها به اضافهی اخلاق و جهت صحیح این حركت تا مقصد نهایی نشأت گرفته است. بعضیها تصورشان از دانشگاه اسلامی این است كه باید در این دانشگاه همهی افراد، متعهد و متدین به اسلام باشند، به این معنا كه وظایف اسلامی را انجام بدهند و متدین و متعبد باشند،كه البته تعبد و تدین یك شرط لازم هست، اما آن چیزی كه دانشگاه را دانشگاه میکند فقط تعبد و تدین نیست. و لذا ما باید بر گردیم به تاریخ ببینیم آن چیزی كه یك روز مثلاً در اندلس به نام دانشگاه اسلامی شناخته میشد، چه بوده است. در حالی كه آن دانشگاه، مجموعهای از بالاترین تلاشهای علمیبود كه به وسیلهی صدها انسان مبتكر و خلاق و زبده و دارای ذهنیتهای بالا اداره میشد. گرچه ممكن است بگوییم آن دانشگاه دانشگاه اسلامی به معنای كامل مورد نظر ما نبوده و آن جهت و سمت گیری درست اسلامی در آن جا وجود نداشته - و بعید نیست