**صفحه=164@
نیست. ورزش در زنجیرهی حركات انسان در محیط اسلامی و در جامعهای كه زیر ساز نظام ارزشی آن اسلامی ست، یك نردبان برای تكامل است. این مهمترین مسأله است؛ تكامل، آن هم تكامل جسمی است. شما ورزش نمیکنید برای این كه مغزتان باز بشود. ورزش میکنید كه عضلاتتان نیرومند شود و جسمتان جسم كاملی شود و جسم زیبایی شود، كه زیبایی جسمی هم بر اثر ورزش یك تكامل مطلوب است و هیچ عیبی هم ندارد، خیلی هم خوب است. این مهمترین ارزش است. اگر ما همین را ملاك قرار بدهیم، خیلی از مسائل ورزش در جامعه و نظام اسلامی ما حل میشود. آن ورزشكار حرفهای كه خودش را به فلان تیم می فروشد و برای فلان تیم معروف دنیا كار میکند، دیگر در این نظام ارزشی قرار نمیگیرد. آن ورزشكاری كه برای شهرت شخصی نه شهرت ملی یا شهرت كشور و یا برای این كه به مقامی دست پیدا كند میرود كشتی میگیرد یا بازی میکند یا هر حركت ورزشی دیگری را انجام میدهد، دیگر در این نظام ارزشی قرار نمیگیرد. ممكن است سؤال كنید خوب ما مسابقات نداشته باشیم؟ آیا در این مسابقات اگركسی قهرمان شد نگوییم كه تو قهرمانی؟ و به او جایزه ندهیم؟ نخیر، این حرف من هرگز به این معنا نیست.
اگر بناست در جامعه، ورزش به صورت یك كار رایج و مطلوب در بیاید لازم است مسابقه باشد. تا مسابقه نباشد مردم نسبت به ورزش تشویق نمیشوند، ورزش را درست نمی فهمند، آن تكاملی كه در ورزش وجود دارد، آن را تصور نمیکنند. وقتی كه كسی، مثلاً فرض كنیم كشتی گیر، دارد تمرین كشتی میکند یا ورزشهای مقدماتی برای كشتی را انجام میدهد، اگر آن كشتی گیر سطح بالای بزرگ را روی صحنهی نمایش نبیند نمیداند كه اصلاً نهایت و تكامل این كار كجاست و چیست.
آن كشتی گیر برجسته دارد پایان راه را به او نشان میدهد و در حقیقت او را به طرف آن پایان راه دعوت میکند و او را تشویق میکند. فرض كنید نحوهی مسابقه و نمایش های ورزشی در جامعه خیلی خوب است و تصادفاً تنها برد و باختی هم كه در اسلام مانعی ندارد، برد و باخت در این مواقع است. یعنی دو نفر ورزشكار البته آن طور که در اسلام هست، اسب دوانی و تیراندازی است. حالا نوع ورزشهای دیگر را من در اسلام نمیدانم، اما به قرینه ی این كه در اسلام اسب دوانی و تیراندازی كه ورزشهای متناسب با جنگ بودند و مورد علاقه بودند، انسان احساس میکند كه مسابقات این چنینی هم مسابقات قابل قبول و درستی ست. این مسالهی اول.
دومین نکتهی بسیار مهمی كه شما در ضمن صحبت تان به آن اشاره كردید این است كه ورزشكار حالا نیروی جسمی را پیدا كرده، این نیروی جسمی را میخواهد چه كار كند و در كجا آن را خرج كند؟ این بسیار مهم است. درست است درس خواندن خوب است و علم آموختن چیز جالبی ست، اما یقیناً از هر كسی كه علم می آموزد میتوان این سؤال را كرد كه این علم را برای چه آموختی؟ آقای شیمیست شما این دانش شیمی را برای چه یاد گرفتی؟ آیا برای این یاد گرفتی كه مثلاً مواد منفجره درست كنی یا بمب بسازی و فرض كنیم در فلان نقطهی عالم كه شهری ست پرجمعیت و مردم در آن رفت و آمد میکنند بمب بگذاری و عدهای را بكشی؟ هدف تو این است و یا هدف تو این است كه دارو بسازی تا از آن دارو بیماران استفاده كنند؟ این دو تا هدف است. این دو هدف یكسان نیستند. كارهایی هم كه به قصد هر یك از این دو