فهرست مطالب کتاب


**صفحه=59@
در حزب به وجود آوردید؟
ج: فكر می‌کنم مطالب گفته شده در پاسخ سؤال اول تا حدود زیادی پاسخ این سؤال را هم روشن می‌کند. اما بخصوص در مورد داخل حزب، ضرر ندارد چند جمله‌ای در این رابطه بیان كنم.
در میان افراد شورای مركزی و عناصر اصلی حزب هیچ گونه اختلاف اصولی وجود ندارد؛ اما حزب ما همان طور كه مطلع هستید از آغاز مجموعه‌ای از افراد كه به نظر مؤسسین این حزب جامع الشرایط بودند تشكیل شد، ولو این كه بعضی از آن افراد حتی تا شب اول معارفه یكدیگر را نمی‌شناختند. و آن شرایط و معیارهایی كه براساس آنها افراد را دعوت كردیم، عبارت بودند از: تعهد به اسلام، تعهد به انقلاب، علاقه و ایمان به نظم تشكیلاتی، روح و خصلت تشكیلاتی كه بخصوص مرحوم شهید بهشتی عزیزمان روی این چهارمی خیلی تكیه می‌کردند و معتقد بودند باید كسانی را دعوت كنیم كه راحت بتوانند در جمع حل شوند و در ارتباط با همكارهایشان ناصافی و ناهنجاری نداشته باشند، به اضافه‌ی برخی معیارهای درجه دوم، كه براساس این معیارها 30 نفر را دعوت كردیم و طبیعی ست كه این افراد تا آن شب اكثرشان با یكدیگر آشنایی نداشتند. حتی در بسیاری از مسائل هم علامت سؤال داشتند و این علامت سؤال‌ها بایستی به مرور زمان و همكاری مستمر با یكدیگر رفع می‌شد - كه همین طور هم شد. یعنی ما در اوایل اسفند 57 كه نخستین شورای مركزی 30 نفری را در كانون توحید تشكیل دادیم، تا آخرین روزهای زندگی مرحوم شهید بهشتی، بین آن كسانی كه در شورای مركزی بودند و ماندند، دایماً به التیام و نزدیكی هرچه بیشتر می‌پرداختیم.
البته آن چند نفری كه در شورای مركزی احتمالاً یا فرد یا افرادی از شورا ناسازگاری داشتند و نمی‌توانستند با یكدیگر بسازند، پس از مدتی رفتند و نماندند. اما كسانی كه ماندند، از جمله مرحوم شهید آیت و برادر عزیزمان موسوی، اینها دائماً به یكدیگر نزدیك می‌شدند و نقاط مثبت یكدیگر را درك می‌کردند. ضمناً چون شورای مركزی حزب جمهوری اسلامی یك هسته‌ی اصلی ست و چون براساس یك كار دراز مدت نبود، در مدت زمان طولانی عیوب جدیدی را درك می‌کردیم و این هم یك امر طبیعی است؛ چون دو نفر دوست كه اول عیوب یكدیگر را نمی‌دانند، به تدریج عیب‌های یكدیگر را پیدا می‌کنند و این چیز قابل انكاری نیست. به هر حال احیاناً ممكن بود به مرور زمان عیوب اخلاقی یا فكری یكدیگر را پیدا كنیم، اما این عیوب هیچ كدام به آن حدی نبود كه موجب بشود آن افرادی كه تا روز آخر در حزب باقی ماندند از دیگر برادران جدا شوند. به طور خلاصه مساله‌ی افتراق و تشتت در حزب جمهوری اسلامی از جمله شایعاتی ست كه بعضی‌ها دوست دارند آن را تقویت كنند، اما واقعیت ندارد.
اگر نظرتان باشد مطبوعات خارجی در سال گذشته كه راجع به حزب جمهوری اسلامی صحبت می‌کردند آن را تبدیل به گروه تندرو، میانه رو و دست راستی می‌کردند، در حالی که اصلاً چنین دسته بندیی وجود نداشت. لذا ما وقتی آن را می‌خواندیم و اسم‌های خودمان را در یكی از این سه گروه می‌دیدیم واقعاً خنده دار بود. یعنی فرض كنیم مرحوم شهید بهشتی در یكی از این سه جریان است و بنده یا آقای هاشمی در یكی دیگر از این سه جریان هستیم. در حالی كه ما دائماً با هم بودیم و با هم همفكری می‌کردیم و اصلاً

نظر خود را ارسال کنید