**صفحه=94@
صورت كه كسانی میگفتند روی پیاده كردن احكام اسلام چرا اصرار میورزید؟ و یك نمونهی بارز صحبت آن شخصی بود كه در یك مجمع عمومیگفته بود پیاده كردن اسلام امروز نه ممكن است، نه لازم است و نه شدنی. لكن مرحوم شهید بهشتی در مقابل این صحبت، قاطع ایستاد و از همان روز بود كه مخالفتها بر ضد شهید دكتر بهشتی علنی شد؛ در حالی كه قبلاً مخالفتها به آن وضوح نبود و این شكل علنی مخالفت با عنصر اسلام در این مجموعه بود؛ اما شکلهای مخفی هم داشت كه همهی آنها قابل توجه است. حتی در داخل شورای انقلاب كسانی بودند كه با پایبندی صد درصد به احكام فقهی موافق نبودند؛ یعنی معتقد بودند اجرای صد درصد احكام اسلام الآن عملی نیست و لذا میگفتند فعلاً چیز میانهای بیاوریم تا مثلاً زمینه آماده بشود برای اجرای كامل آن شكل فقهی؛ و همچنین با حضور مردم هم با انواع و اقسام تدابیر مخالفت میشد؛ كه به نظر من عنصر وجود مردم بیش از بقیهی عناصر مورد تهاجم قرار گرفت و این تهاجم اعم از كوبیدن نهادهای انقلابی بود كه عمدتاً از مردم تشكیل میشد، یا با مأیوس كردن مردم، یا با بدبین كردن مردم به آیندهی انقلاب، به وسیلهی زشت نمودن چهرهی مسئولان مردمی، یعنی كسانی كه فریادشان مردم را جمع میکرد و شما شاید به خاطر داشته باشید در این دوران سه ساله زمانی را كه روحانیان بزرگترین بازوی گردآوری مردم بودند، به نحوی كه در داخل خیابانهای تهران عبور و مرور به آسانی میسر نبود و امام هم دریك سخنرانی به همین مطلب اشاره كردند كه عناصر ضد انقلاب میآمدند در حضور مردم به روحانیان اهانت میکردند.
البته این كار به این دلیل بود كه یك روحانی نمیتوانست در مقابل یك آدم ضد انقلابی بایستد و جوابش را بدهد. لذا كم كم روحانیان خودشان را كنار كشیدند تا مورد اهانت افراد ضد انقلاب قرار نگیرند. چنین حركتی از سوی ضد انقلاب تنها برای این بود كه با انزوای روحانیت دیگر حضور مردم در صحنه امكان پذیر نباشد و همان طور كه من در صحبت دیگری اشاره کردهام، ائمهی جمعهی سراسر كشور و روحانیان نام و نشان دار و معروف، بازوهای امام و در حقیقت پر و بال امام هستند. لذا وقتی امام فریادی میکشد اینها هستند كه آن فریاد را به درستی به مردم منتقل و مردم را جذب صحنه و عرصهی مبارزه میکنند و به همین جهت بود كه از این تدابیر و وسایل گوناگون و شیوههای مختلف برای خارج كردن مردم از صحنه استفاده میشد و لذا ما باید با كوشش، این سه عنصر را هرچه ممكن است قویتر حفظ كنیم؛ یعنی عنصر اسلام باوری و عنصر حضور مردم در صحنه و وجود رهبری مطمئن و قاطع را كه آن رهبری فعلاً حضرت امام خمینی هستند.
س: این ناشی از چه چیز بود كه شورای انقلاب آزادی حساب نشدهای را به گروهکها میداد؟
ج: این گروهکها بخشی از صحبتی ست كه من كردم كه البته آن هم ناشی از شورا نیست و فكر نمیکنم تصمیم شورای انقلاب چندان تأثیری در وضع گروهکها میداشت؛ گرچه در آن زمان مسئولان دولتی طرز فكرشان نسبت به گروهکها طرز فكر دیگری بود و آنها معتقد بودند كه بایستی ما اجازه میدادیم گروهکهای سیاسی فعالیتهای خودشان را هر جور میخواستند انجام دهند.
س: همان زمان آن عده از اعضای شورای انقلاب كه نظرشان در رابطه با همهی مسائل، همچون