**صفحه=146@
از این قبیل. لذا بود كه كار سازماندهی تأخیر افتاد. ما گفتیم كه یا این موج عظیمی كه در اختیار ما قرار گرفته، بیاییم كار تبلیغات انقلاب را سامانی بدهیم و همین كار را هم كردیم. در آن تقسیم بندی اولیه ای كه در حزب شد، بین ما پنج نفر مسئول، بخش تبلیغات برعهدهی من محول شد. ما یازده واحد تشكیل دادیم در دفتر حزب برای تبلیغات و همهی این یازده واحد كار میکردند؛ از بیانیه و اعلامیه، تا پوستر، تا تشكیل اجتماعات، تا كتاب، تا جزوه های مثلاً تبلیغاتی و از این جور، و كارهای هنری.
در ماههای اول انقلاب هیچ اجتماعی تشكیل نشد مگر به وسیلهی حزب، و یا افراد حزب. این اجتماعات عظیمی كه شما به یاد دارید، اجتماع روز كارگر، اجتماع روز زن، اجتماع در مقابل آن یاوه سرایی سناتور امریكایی، اجتماع روز دوم فروردین، اجتماعات فراوانی كه در آن ماههای اول تشكیل شد، بدون استثنا به ابتكار حزب بود. یعنی هیچ كس دیگری این امكان را نداشت، یعنی آن امكانی كه ما داشتیم، واقعاً هیچ كس نداشت؛ تا آن وقتی كه بنی صدر رئیس جمهور شد و احساس كرد كه بایستی اجتماعات را از دست حزب بیاورد بیرون. و برای اول بار اجتماعی را كه الآن یادم نیست كدام روز بود...
- روز 12 فروردین، به توصیهی رجوی. سندش منتشر شد.
- بله... بنی صدر اعلام كرد از مثلاً 25 روز پیش از این اجتماع، كه مبادا حزب پیشدستی كند و اعلام كند، و او پیش دستی كرد. تا آن وقت تمام اجتماعات بزرگی كه تشكیل میشد، راهپیمایی ها، به توصیهی حزب و به ابتكار حزب بود. و حالا شما ببینید در آن سال اول چقدر كار انجام گرفت در این زمینه. این شور و هیجان مردم چطور در خیابانها و میدانها به رخ دنیا كشیده شد و این چیزی ست كه ما امروز می فهمیم كه چقدر در آن روزها اهمیت داشته است. كلاً حزب در این جاها پیشقدم بود: در كارهای جاری جمهوری اسلامی، مثلاً فرض بفرمایید اعلان جمهوری اسلامی و رفرندام جمهوری اسلامی، بزرگترین حجم كار را حزب كرد، كلاً با تمام ایادیش در سراسر كشور در تماس بود. وسایل كار را برای این ها فراهم میکرد و این ها راه میافتادند در سراسر كشور برای این كه بتوانند برای مردم تشریح كنند كه جمهوری اسلامی چیست. میخواستند رأی بدهند مردم. و به همین ترتیب در مجلس خبرگان و كارهای بعدی در طول این سه سال، بخش تبلیغات ما كه آن بخشی ست كه خدمات انقلاب را به صورت چشمگیرتر از همه ارائه داده، کارنامهی قابل قبول و ارزشمندی دارد. یعنی چنانچه این فعالیت و تلاش از سوی حزب در این مدت انجام نمیگرفت، یقیناً حجم تبلیغات جمهوری اسلامی به مراتب كمتر بود و من به شما باید بگویم این را كه ما در این تبلیغات خیلی نجیبانه از آغاز سعی كردیم بیش از آنچه حزب مطرح میشود، كار مطرح بشود. حزب را یا مطرح نكردیم یا خیلی ضعیف مطرح كردیم. خواستیم كار انجام بگیرد.
منتها خوب، این حزب بود كه دعوت میکرد. حزب میخواست و مردم به حزب خوشبین بودند و قبول میکردند و لبیك میگفتند. از این گذشته ما صدها كلاس درسی، جلسهی درسی، داشتیم كه به وسیلهی افراد صاحب فكر و صاحب نظر تشكیل میشد.
ما هزاران جلسهی سخنرانی ترتیب دادیم. البته «ما» بهتر است نگویم؛ چون من شخصاً در این زمینه فعالیت خیلی ضعیفی داشتم؛ به خصوص بعد که مسؤولیت دولتی پیدا كردم و كمتر توفیق كار در این بخش