فهرست مطالب کتاب


**صفحه=178@
پس با توجه به این مجموعه‌ی وسیعی كه ما در زیر کلمه‌ی فرهنگ اسلامی تصورمی‌کنیم، سهم دانشگاه‌ها طبعاً روشن می‌شود.
دانشگاه جایگاه دانش است، یعنی جایگاه تعلیم و تعلم و رشد و شكوفایی دانش، و لذا مساله‌ی اصلی در دانشگاه، دانش می‌شود. یعنی این بخش از فرهنگ متعلق به دانشگاه می‌شود. منتها دانش بی جهت و یا دارای سمت و جهت غلط طبعاً نمی‌تواند اسلامی باشد. بنابراین یك عنصر دیگر كه اخلاق اسلامی ست باید وارد دانشگاه بشود؛ یعنی دانشگاه اسلامی خالی از اخلاق اسلامی كه جهت دهنده‌ی یك انسان مسلمان است، نمی‌تواند دانشگاه اسلامی باشد و بقیه‌ی چیزها و زوایای مختلفی كه در فرهنگ اسلامی تصور می‌شود، اینها به طور مستقیم به دانشگاه ارتباطی پیدا نمی‌کند، اگرچه به حكم این كه افرادی كه در دانشگاه مشغول كار هستند از عناصر همان جامعه هستند كه این دانشگاه در آن متولد می‌شود و كار می‌کند.
بنابراین دانشگاه از لحاظ كلیات فرهنگ اسلامی از بقیه‌ی افراد جامعه جدا نیست، منتها دانشگاه در آن جا نقش مستقیمی ندارد و نقش مستقیم دانشگاه در زمینه‌ی دانش توأم با اخلاق است كه همان دانش جهت یافته و جهت دار اسلامی ست.
س: همان طور كه مستحضرید انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها از اوایل سال 59 آغاز گشت و به دنبال این حركت، ستاد انقلاب فرهنگی به وجود آمد. شما فكر می‌کنید ستاد در امر برنامه ریزی و اصلاح و انجام امور محوله از سوی امام موفق بوده است؟
ج: اگر ما بخواهیم فعالیت‌های جهاد دانشگاهی را هم در كنار ستاد در نظر بگیریم، باید انصاف داد كه حجم كار بالایی انجام گرفته و در امر برنامه ریزی هم موفقیت‌هایی حاصل شده و به طوری كه از گزارش‌ها می‌شنویم در كار تألیف و ترجمه هم پیشرفت‌هایی به دست آمده است. اما این كه اگر ما بخواهیم بدانیم آیا ستاد انقلاب فرهنگی نقشی را كه از این نام و عنوان انتظار می‌رود به خوبی انجام داده یا نداده، فكر می‌کنم به این زودی نشود این قضاوت را كرد.
لذا باید در آینده، یعنی آن وقتی كه دانشگاه‌ها در مسیر جریان طبیعی خود افتادند، ملاحظه كرد كه این ذهنیت ها چقدر در عمل می‌تواند مفید باشد و آن موقع است كه می‌توان قضاوت كرد آیا ستاد انقلاب فرهنگی موفق بوده است یا خیر.
س: به نظر شما ضمانت تداوم حركت انقلاب فرهنگی با كیست؟ و اگر خدای ناكرده ستاد در عمل موفق نبود، چه كسی مسئول است؟
ج: من فكر می‌کنم این مسأله خیلی عمده نیست كه ما در این جا بررسی كنیم و ببینیم چه كسی مسئول است. ممكن است واحدی تلاش كافی هم كرده باشد ولی موفقیتی كسب نكرده باشد. این جا كسی را نمی‌توان مسئول دانست. البته در صورتی كه كار ناقص انجام گرفته باید با تلاشی كه همان عناصر مسلمان به كمك افراد دیگر انجام می‌دهند كار را تكمیل كنند و من منظورتان را از این كه چه كسی مسئول است نمی‌دانم چیست؟

نظر خود را ارسال کنید