**صفحه=187@
س: در رابطه با این مسأله كه امام فرمودند تا دانشگاه اسلامی نشده نباید دانشگاهها را باز كنیم و این كه یكمرتبه ارادهی امام و مسؤولین به بازگشایی سریع دانشگاهها تعلق گرفت، جناب عالی چه نظری دارید؟
ج: بین این دو حرف امام تناقضی نیست و بنده خودم در خطبههای نماز جمعه به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی خطاب كردم و گفتم تحت تأثیر جوسازی قرار نگیرید، لذا عجله نكنید، هر وقت كارتان را انجام دادید، دانشگاه را باز كنید. واین در حالی بود كه از اطراف، گروهها و گروهکها از جمله عناصر وابسته به آنها، یعنی فراریان معلوم الحال، فشار آورده بودند كه چرا دانشگاه باز نمیشود و حتی در بعضی روزنامهها هم، مقالاتی می نوشتند و چیزهایی میگفتند. آن وقت بنده خودم معتقد بودم و الآن هم آن اعتقاد را تخطئه نمیکنم و برای شما توضیح میدهم كه اینها (ستاد انقلاب فرهنگی) نباید تحت تأثیر جو قرار بگیرند، بلكه باید با خیال راحت بنشینند كارشان را كه انجام دادند، بعد دانشگاهها را باز كنند و امام هم همین را فرمودند.
منتها امام نفرمودند وقتی دانشگاه اسلامی كه از همه جهت كامل باشد فراهم كردید آن وقت بیایید دانشگاهها را باز كنید. شما از آن موقعیت كه امام چنین حرفی را گفتهاند میتوانید معنی حرف امام و همهی كسانی كه به دنبال امام حرفی زدهاند را بفهمید كه اولین قدم و حداقل لازم برای حركت به سوی دانشگاه كامل اسلامی را وقتی برداشتید، آن وقت دانشگاه را باز كنید و آن كار حالا انجام شده است.
اگر شما یك سال پیش، از آقایان اعضای ستاد انقلاب فرهنگی سؤال میکردید آیا آمادهی باز كردن دانشگاهها هستید، میگفتند نه؛ اما الآن وقتی می پرسید، میگویند بله آمادهایم، و این اعلام آمادگی به آن معناست كه یك مقدار تجربه كسب کردهاند و عدهای استاد شناسایی شدهاند و یك مقدار كتاب تهیه شده ویك مقدار ترجمه انجام شده و یك مقدار عناصر جوانی كه خودشان جزء دانشجویان بودهاند مدیریت دانشگاه را تجربه کردهاند و وضع وزارت علوم به پیشرفتهایی تقریباً به طور نسبی رسیده و بالاخره چون كارهای لازم انجام گرفته و خط آینده هم مشخص شده، حالا باید دانشگاهها باز شود و مانعی ندارد.
س: با توجه به كمبود امكانات آموزشی در دانشگاهها و عدم كفایت امكانات برای نیروهای مسلمان، آیا گذاشتن امكانات موجود در اختیار گروههای به ظاهر غیر محارب اما مخالف اسلام، كاری موافق مصالح امت است؟
ج: این سؤال، یا جواب منفی به این سؤال، و حتی احتمالاً خود سؤال، از یك نوع بدبینی به نوع تبلیغات اسلامی و بدبینی به طبیعت و طینت انسانی ناشی میشود و من این بدبینی را ندارم.
من میگویم اگر قرار است ما این گروه غیر محارب را كه هنوز جنایتش به حدی نرسیده كه روی مردم و روی حكومتی كه متعلق به مردم است شمشیر بكشد، و به همین اندازه، از لحاظ فكر با این دستگاه و با عامهی مردم موافق نیست، چنانچه بدانیم این انسان را میشود اصلاح كرد، آیا برای اصلاح او كجا بهتر از دانشگاه است؟ بنابراین شما كه میگویید امكانات ما محدود است، در كنار محدود بودن امكاناتتان به یك چیز دیگر هم فكر كنید و آن این است: آدمی كه از لحاظ فكری یا منحرف است یا بی تفاوت (چون این