**صفحه=221@
به نظر اسلام بد نیست و اسلام مایل است همهی انسانهای جامعه را به این سطح برساند و معتقد است كه با موجودی این جامعه میتوان همهی انسانها را به این سطح رساند و دیگر لزومی ندارد آن كسی را كه دارد از دستش بگیریم تا بدین وسیله كسی را كه ندارد در سطح معتدل قرار بدهیم، بلكه آن كسانی هم كه ندارند را میتوان با ایجاد اشتغال و با كار و توسعهی فعالیتهای صنعتی آورد بالا و میتوان با كمكی كه دولت نیز میکند، همه را به سطح رفاه متوسطی رسانید.
س: برای تعدیل ثروت در جمهوری اسلامی چه كارهایی باید انجام بشود كه تاكنون انجام نگرفته است؟
ج: مسالهی زمین، مسأله ای اساسی و مهم است. اگر ما بتوانیم مسالهی زمین را - چه زمینهای كشاورزی كه در درجهی اول است و چه زمینهای شهری كه در درجهی دوم است - حل كنیم گام بزرگی برداشتهایم. و اگر در سطح جامعه تعدیل ثروت بكنیم و اگر بتوانیم تعاونی ها را راه بیندازیم و تولید كشور را به دست تعاونی ها بدهیم، این هم گام مؤثری برای طبقهی ضعیف و متوسط خواهد بود. همین کارخانهها كه الآن، هم در مجلس و هم در دولت مطرح است، یعنی کارخانههای ملی شده را اگر بدهند به تعاونی ها و اینها بتوانند مالك بشوند و خودشان با شوق آنها را اداره كنند، هم سطح تولید بالا میرود و هم اشخاص ضعیف میتوانند از آن بهرهای ببرند. این ها میتواند قدمهای مؤثری باشد.
س: انقلاب اسلامی دگرگونی های فراوانی در ارزش ها پدید آورده است. جناب عالی این دگرگونی ها را در قشرهای مختلف به خصوص در قشر تكنوكرات و متخصص چگونه ارزیابی میکنید؟
ج: در غیر از این قشری كه اسم آوردید دگرگونی ها آشكار است. یعنی تودهی مردم و قشری كه قاعدتاً تحرك انقلابی بیشتری داشته و دارد، اینها دگرگونی شان مشخص است و ما میبینیم كه چقدر ارزش ها تغییر پیدا كرده است. زمان سابق ارزش به این بود كه مثلاً فلان كس دو تا یا سه تا پسرش در فلان اداره، یا مثلاً شهربانی و یا ارتش دارای شغل و درجه و صاحب منصب باشند. اما امروز ارزش به این است كه كسی دو تا پسرش در میدان جنگ شهید شده باشد. او میگوید مثلاً دو تا پسر شما شهید شده؟ من علاوه بر این كه سه تا پسرم شهید شدهاند مثلاً یك داماد هم شهید شده است. و همه این را ارزش میدانند. یعنی وقتی این دو نفر كه مثلاً یكی شان دو تا پسرش شهید شده و یكی دیگر سه تا پسر و دامادش شهید شده، اگر در جامعه بیاید به این یكی نمره میدهند مثلاً نوزده و نیم و به دیگری مثلاً میدهند بیست. یعنی مردم واقعاً این را ارزش میدانند و این در جامعهیك ارزش است. آن كسی كه پسرش در جبههی جنگ و در سربازی ست، با سربلندی میگوید بچه ی من در جبهه است. ولی سابق هیچ كسی با سربلندی نمیگفت بچه ی من در سربازی ست. اما امروز با سربلندی یكی میگوید بچه ام سرباز است و دیگری میگوید بچه ی من پاسدار است و هر دو هم مثلاً در جبهه هستند و اینرا به عنوان یك ارزش میدانند. البته اینها طبقات متوسط مردمند؛ یعنی طبقهی پیشه ور، طبقهی كشاورز، طبقهی روحانی، طبقهی دانشجو، طبقهی كارگر و دیگر طبقات كه در این سطح وجود دارند.
اما روی طبقهی تكنوكرات و متخصص كه شما گفتید، در آن جا هم ارزشهای انقلاب اثر گذاشته