**صفحه=180@
كه اعتقادمان این باشد - اما تاریخ آن را دانشگاه اسلامی میشناسد، زیرا به وسیلهی مسلمانها اداره میشده و این كه تاریخ برای گامهایی كه به وسیلهی مسلمانها در مناطق علم خیز دنیا از جملهاندلس كه من اسم بردم خاطره ی یك حركت علمی قوی و چشمگیر دارد، همین حركت بالاخره هم منجر میشود به رستاخیز علمی جهان غرب كه اگر ما آن را نداشتیم امروز دنیا محققاً از این پیشرفت عظیم علمی، صنعتی و تجربی بی نصیب بود. لذا ما یك چنین چیزی میخواهیم كه دانشگاه اسلامی مركز عالی ترین پیشرفتهای علمیباشد و ما میخواهیم دانشگاه اسلامی جایی باشد كه در آن جا فكرهای مستقل وجود داشته باشد نه وابسته و اهل دیكته و بلكه فكرهایی میخواهیم كه می جوشد و از نیازها سرچشمه و از عمیقترین خواستهای انسان نشأت میگیرد، و باید توأم با بینش و دریافت درست از مسؤولیت دانش مشغول كار شوند. تنها این كافی نیست كه یك عده متخصص و مجرب و بلند اندیشه مشغول كار باشند، بلكه این هم لازم است كه فرزانگان و زبدگان بدانند دانش كجای خلأ زندگی انسان را پر میکند و به چه كار انسان میآید؛ و این احتیاج دارد به شناخت انسان.
بنابراین دانشگاه اسلامیباید از معرفت عمیقی از انسان و از نیازهای انسان برخوردار باشد، كه در كنار این معرفت و بر اثر این معرفت، از یك سطح بالای دانش برخوردار خواهد بود، تا انسانهایی كه در آن كار میکنند از دانش و تجربهی اندوخته ی بشری به اضافهی فعالیتها و ابتكارها و خلاقیت هایی كه روز به روز به دست بشر به وجود میآید مجموعهای بسازند تا انسان بتواند از آن مجموعه بهره برداری و رستگاری و سعادت خود را تضمین كند و این نمایی از دانشگاه اسلامی ست و وقتی ما چنین تصویری از دانشگاه اسلامیداریم، باید بدانید كه طبعاً چه چیزهایی برای آن لازم داریم.
لهذا دانشگاه اسلامیباید از علم حداكثر بهره را ببرد و اگر عناصری وجود دارند كه آنها میتوانند در این پیشرفت علمی كمك مؤثری به ما بكنند، از آنها باید حتماً استفاده شود و صرفاً به دنبال این نباشد تا عناصری را در آن جا استخدام كند كه این عناصر دارای فكر درست و روحیهی درست و مثلاً جهان بینی درست باشند، بلكه حتی از كسانی كه از اندیشهی درستی هم برخوردار نیستند اما از سطح بالای دانش برخوردارند از آنها هم باید استفاده شود تا شكوفایی اندیشهی انسانی و این خلاقیت فكری متوقف نماند.
ما باید از تمام وسایل و ابزار جدید دانش و پیشرفتهای جدیدی كه دنیا روز به روز به بشر میدهد استفاده و اینها را در محوطه ای به نام دانشگاه جمع كنیم و در این صورت، آن چیزی كه در مجموع به دست خواهد آمد به اضافهی مكتب و بینش و اخلاق و روحیات اسلامی، دانشگاه اسلامی ست.
س: با توجه به این كه وزارت علوم از طرف دولت و مجلس و نیز ستاد انقلاب فرهنگی از سوی امام مسئول بازسازی و راه اندازی دانشگاهها می باشند، به نظر شما جایگاه قانونی ستاد انقلاب فرهنگی در تشكیلات حكومتی كجاست؟ و تداخل مسؤولیتها چگونه باید رفع شود؟
ج: ستاد انقلاب فرهنگی دستگاهی ست كه خط دهندهی وزارت علوم است. البته آنچه را كه من میگویم چیزی ست كه باید در آینده باشد و تاكنون این طور نبوده است، یعنی همان طور كه قبلاً خود شما