فهرست مطالب کتاب


**صفحه=145@
امیرالمؤمنین از این صریح تر هم داریم؛ از این «علیكم بالتواصل»، از این صریح تر، جمله‌ای از امیرالمؤمنین پیدا كردم كه الآن یادم نیست، كه در آن جمله صریحاً دستور تشكیلاتی می‌دهد؛ یعنی دستور تشكل و سازماندهی می‌دهد. الآن متأسفانه یادم نیست احتمال می‌دهم در همان پیشوای صادق این را ذكر كرده باشم. حال اگر مراجعه كردید و پیدا كردید، ممكن است كه از آن استفاده شود. و به هر حال من درباره‌ی مباحثی كه نسبت به ائمه داشتم، روی مساله‌ی تشكیلات تكیه كردم و علت این است كه حساس بودم و این مسأله را پیدا كردم. یعنی هیچ وقت این جور نبوده كه من دنبال نظر ائمه درباره‌ی تشكیلات بگردم تا به این ها برخورد كنم، بلكه به عكس، خود وجود رگه های تند توصیه به تشكیلات بوده كه نظر من را در كلمات ائمه جلب كرده و به این نتیجه رسیده ام كه چنین چیزی وجود داشته و بدون این نمی‌شده است.
س: فكر می‌کنم سه سال و شاید بیشتر از تشكیل و رویش حزب گذشته است. تا این جا به نظر شما حزب چه دستاوردها و به طور كلی چه خدمات و فعالیت‌هایی داشته است؟
ج: اگر از کلمه‌ی دستاوردها عدول كنید و همان خدمات بگویید، من میدان وسیعی برای صحبت كردن خواهم داشت. حزب جمهوری اسلامی از آغاز تشكیل با وضعی مواجه شد كه اولین كار یك حزب، یعنی پیوند دادن و كادر سازی و سلول سازی، برایش غیرممكن شد و این به خاطر این بود كه هجوم خواستاران عضویت در این حزب از ساعت اول به قدری بود كه برای ما اصلاً قابل پیش بینی نبود. شاید برای شما جالب باشد كه من این را بگویم كه ما در صحبت‌هایمان كه با برادران داشتیم، این جور بین خودمان قرار گذاشتیم كه وقتی تعداد داوطلبان عضویت به 313 نفر رسید به میمنت اصحاب بدر و اصحاب طالوت و اصحاب ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مجمع عمومی را تشكیل می‌دهیم و شورای مركزی را طبق اساسنامه از مجمع عمومی انتخاب می‌کنیم. اتفاقاً این به نحوی در اساسنامه مان هم منعكس است. ما فكر كردیم 313 نفر، در اساسنامه، یك نوع تظاهر و جانماز آب كشیدن به نظر خواهد آمد كه بلی ما می‌خواهیم دوستان خودمان را تشبیه كنیم به دوستان امام زمان و این ها. نخواستیم این كار را بكنیم و 300 نفر نوشتیم.
در اساسنامه هست كه وقتی تعداد اعضا به 300 نفر رسید، مجمع عمومی تشكیل می‌دهیم. گمان می‌کنم كه در اولین ساعت شروع نام نویسی چند برابر 300 نفر به ما مراجعه كردند و این تراكم جمعیت تا عصر آن روز اول به قدری زیاد بود كه چندین هزار نفر آمدند و نام نوشتند. گمان می‌کنم پنج روز نام نویسی داشتیم و در این پنج روز آنقدر جمعیت از تهران و شهرستان ها به ما مراجعه كردند كه ما را متوحش كردند كه چه بكنیم. توجه دارید كه ما هیچ كداممان سابقه‌ی كار تشكیلاتی به آن معنا نداشتیم و اگر داشتیم هم این جمعیت انبوه و عظیم باز قابل سازماندهی نبود. گمان می‌کنم قوی‌ترین سازمان ها و تشكیلات نمی‌توانست این چندین ده هزار نفری را كه در این چند روز به ما مراجعه كردند به آسانی سازماندهی كند. اصلاً ممكن نبود چنین چیزی، به خصوص با توجه به این كه بین این داوطلبان كسانی بودند كه ما این ها را به هیچ وجه نمی‌شناختیم، كسانی بودند كه فرصت طلبانه آمده بودند، چون می‌دیدند كه یك عده آدم نام و نشان دار و دور و بر امام یك حزب پیشنهاد کرده‌اند می‌آمدند و درخواست می‌کردند، و

نظر خود را ارسال کنید