**صفحه=42@
تاریخ 1360/9/21
مصاحبهی روزنامهی جمهوری اسلامی
س: خواهشمند است نظر خودتان را در رابطه با ورزش و فعالیتهای ورزشی از بعد اسلام و تربیت بدنی بیان فرمایید
ج: بسم الله الرحمن الرحیم. چون اسلام درصدد پرورش تمام ابعاد انسان است و بی گمان پرورش جسمانی هم یكی از این ابعاد است، به این ترتیب میبینیم مسالهی ورزش در متن مسائل انسان سازی اسلام قرار دارد و به همین دلیل از زبان پیغمبر اسلام میشنویم كه مسلمانها باید در مسابقات اسب دوانی و تیراندازی كه ورزشهای رزمی معمول آن روز بوده شركت كنند.
نکتهای كه در اینجا باید به آن توجه داشت: اسلام ورزش را مجرد از زندگی و از هدفهای والای انسان به شمار نمیآورد، بلكه ورزش در بینش اسلامی به عنوان یك وسیله طرح است نه یك هدف. یعنی ورزش وسیلهی رسیدن انسان به هدفهای اصلی زندگی ست و لذا در رابطه با همین مطلبی كه گفتم پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مسلمانها دستور فراگرفتن تیراندازی و اسب سواری میدهد و از مسلمانها میخواهد ورزش را در جهت وظیفهی اسلامی آن روزشان یعنی جهاد به كار بیندازند. بنابراین نمیگوید بروید به همدیگر مشت بزنید بلكه میگوید بروید سوار بر پشت اسبها بشوید و مسابقات اسب دوانی داشته باشید. و لذا ما باید از همین نقطه حركت فكری خودمان را در باب ورزش با رعایت چند نكته آغاز كنیم:
1. در این روزگار، مانند روزگارهای دیگر، ورزش یك ضرورت برای جامعه است.
2. هدف ورزش باید همان چیزی باشد كه از ورزش متصور هست، یعنی برای تربیت جسمی انسانها باشد، نه قهرمان سازی و چیزهایی از این قبیل.
3. ورزش باید عمومی و در سطح جامعه باشد و به این ترتیب ما ورزش حرفهای را قبول نمیکنیم.
4. باید حجم وقت گیری ورزش برای مردم زیادتر از اندازهی لازم نباشد و به صورت یك سرگرمی كه آنها را از كارهای دیگر باز میدارد (همچون سیاست رژیم گذشته كه در ایران اعمال میکرد و ورزش را وسیلهی سرگرمی افراد برای نپرداختن به مسائل زندگی قرار داده بود) در نیاید.
5. ورزشهای مضر و زنده کنندهی خوی درندگی و وحشگیری، مثل بوكس و مشت زنی كه یادآور