فهرست مطالب کتاب


**صفحه=29@
غفلت اول كار ما استفاده كرد و 60 كیلومتر جلو آمد كه این یك پیروزی بود برای او، اما حالا كه ما او را از این 60 كیلومتر، یك كیلومتر یك كیلومتر عقب می‌نشانیم این در حقیقت برای ما پیروزی است. و این پیروزی‌ها باز هم ادامه خواهد داشت و دشمن همان طور که در مناطقی به‌کلی از خاك ما خارج شده در مناطقی هم نزدیك است خارج شود و آینده‌ی جنگ متعلق به ما خواهد بود كه در این هیچ شك نداریم.
امروز وضع ارتش ما و وضع سپاه پاسداران ما و وضع نیروهای دیگر ما و روحیه‌ی ما از گذشته به مراتب بهتر است، لذا توصیه‌ی من این است كه مردم ما جنگ را همچنان مساله‌ی اول خودشان بدانند و اگر این جنگ را با موفقیت به پایان برسانیم بیش از نیمی از مشكلات كشورمان اعم از مشكلات اقتصادی و غیره حل خواهد شد، اما دشمن به همین دلیل جان سختی نشان می‌دهد و نمی‌خواهد بگذارد ما جنگ را با پیروزی تمام كنیم. دشمن بزرگ و جهانی ما هم به رژیم وابسته‌ی عراق كمك می‌رساند و مانع است از این كه جنگ هرچه زودتر تمام شود ولی ما اگر بتوانیم این جنگ را ان‌شاءالله به پیروزی برسانیم بسیاری از مشكلات انقلاب حل خواهد شد.
اما در رابطه با مساله‌ی اقتصاد كشور همان طور که من پیشنهاد کرده‌ام و باز هم تأكید می‌کنم باید وزرای اقتصادی مثل وزیر صنایع، وزیر دارایی، وزیر بازرگانی و مسئولان ستاد بسیج اقتصادی، اینها بیایند با شما گفتگو داشته باشند و مسائل را برای شما مطرح كنند و این كار ان‌شاءالله خواهد شد، چون خیلی لازم است كه مردم در جریان مسائل اقتصادی ما و درحقیقت مسائل اقتصادی خودشان قرار بگیرند و این مسائل، تركیبی است از مشكلات و موفقیت‌ها. اما قبل از آن كه وزرای اقتصادی بیایند با شما صحبت كنند شمه‌ای را من این جا به شما عرض می‌کنم.
اقتصادی كه از نظام گذشته به ما ارث رسید دو خصوصیت داشت:
خصوصیت اولش این بود كه وابستگی به قدرت‌های خارجی داشت، یعنی از ماشین‌ها و ابزارهای صنعتی و كشاورزی و مواد اولیه برای کارخانه‌ها و وسایل گوناگون توسعه‌ی كشاورزی تا مواد خوراكی و مصرفی و زینت و فرش و لباس و غیره، همه برای ما از خارج می‌آمد و به قول یكی از دوستان اگر هم كارخانه جنسی تولید می‌کرد، در حقیقت وسیله‌ای بود برای تأمین مصرف تولیدات یك كمپانی خارجی! بنابراین وقتی شاطر ما نان می‌پخت در حقیقت گندم امریكا را به تنور می‌کرد. یعنی در همه‌ی شئون وضع اقتصادی ما یك وضع وابسته بود و ما متكی به خودمان نبودیم.
خصوصیت دوم این بود كه درآمد ملی ما وابسته به صنعت نفت بود. یعنی ما در صادراتمان بیشترین تكیه را روی صنعت نفت داشتیم و همان طور كه می‌دانید نفت هم بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مشتری‌هایش باز همان کمپانی‌های غربی هستند چنان كه در كشور ما بزرگ‌ترین مشتری نفت امریكا و ژاپن بودند. یعنی كشور ما از دو طرف در محاصره‌ی انگشتان پولادین دست دشمن بود و می‌توانست هر آنی بیخ گلوی اقتصاد ما را بفشارد و اسباب زحمت بشود. لذا این دو خصوصیتی است كه ما از نظام گذشته به ارث برده‌ایم و برای ما مانده، كه البته در این دو سه ساله خیلی كارها برای قطع وابستگی انجام گرفته و ما شیرهای نفتمان را به روی بعضی‌ها بستیم، تولیدمان را به حداقل رساندیم و با این كم كردن تولید به عمر

نظر خود را ارسال کنید