واقع بخش بسیار کوچکی از مردماند که به طور غیر مستقیم حکومت را در دست دارند و در کشور حاکماند.
حاکمیت سرمایه و دیدگاه اسلام
اسلام این مسئله را با دید خاص خود و با شناختی که از انسان و روال حرکت جامعه دارد به نحو خاصی حل نموده است. بدین ترتیب که اسلام سوددهی سرمایه را البته تحت کنترل و هدایت در حدّ قابل قبولی میپذیرد، و طبعاً تفاوت و اختلافی را که به واسطه اصل مزبور در بهرهوری از امکانات مادی پیش میآید را نیز قبول میکند، ولی این موضوع را که کسی به واسطه بهرهمند بودن از ثروت و امکانات مادی زیادتری، مزیّت معنوی پیدا کرده و در جامعه حاکمیت پیدا نمایند کاملاً مردود میشمرد. مطلبی که بدان اشارت رفت، روح بحث ما را در جزوه حاضر تشکیل میدهد.
امت انبیاء را همواره مستضعفین تشکیل میدادهاند
هنگامی که قرآن را میخوانیم، مخصوصاً سورههایی که تاریخ انبیاء و برخورد ایشان را با ملتها ذکر میکند متوجه میشویم که در طول تاریخ انبیاء همواره کسانی که در پیرامون ایشان گرد آمدهاند از طبقه فقیری بودند که در آن شرایط مکانی و زمانی از یک سری امکانات مادی که در هر زمان به گونهای بوده است نظیر وابسته بودن به قبایل بزرگ یا داشتن نیروی جسمانی زیاد و یا بهرهمندی از ثروت و چیزهایی از این قبیل بی بهره بودهاند، و همین افراد بودند که از یک سو طبقه به استضعاف کشانیده شده جامعه را تشکیل میدادند و از سوی دیگر امت انبیاء را به وجود میآوردند، و این موضوع در طول تاریخ آن چنان شایع و رایج است که میتوان آن را به صورت قانونی مد نظر قرار داد. البته گاهی افراد متمولی