عقب نگه داشتن ضعفا روز به روز بر سرمایهی خود افزوده و باعث اختلاف بیشتر بین خود و آن طبقه ضعیف میگردند. مارکسیسم نیز عکس العملی در برابر این حرکتهای غلط اقتصادی میباشد.
سپس قرآن میفرماید« یَمحَقُ اللهُ الرّبوا و یُربی الصّدَقاتِ واللهُ لا یُحبُّ کلّ کَفارٍ اَثیمٍ» خداوند ربا را محو میفرماید و آن را بی اثر میکند. یعنی مساعی تمام کسانی که میخواهند از جریان ربا استفاده کنند، محو مینماید و در مقابل «یُربیِ الصّدقاتِ» صدقات را زیاد میکند «وَاللهُ لا یحبُّ کلّ کفارٍ اَثیمٍ» کفّار یعنی کسی که نعمتهای خدا را زیاد میپوشاند و یا زیاد کفر میورزد و کفر چند معنا دارد. یک معنی آن «جحد» و «انکار» است. یک معنای دیگر آن ندیده گرفتن نعمتهای خداست که همان «کفران» است، در اینجا ممکن است منظور کفران کننده باشد و یا مقصود توجه به حرکت و گناه رباخوار باشد که مانند کفر است و بخواهد بگوید که سرنوشت رباخوار مانند سرنوشت کفار است.
«اثیم» هم به معنای بسیار گناهکار میباشد. اثم یعنی گناه و اثیم یعنی کسی که گناه جزو وجود او شده و در روح او حالت ثبات پیدا کرده و به آسانی زائل نمیشود، زیرا پس از این همه موعظه و تهدید اگر کسی باز هم به رباخواری بازگشت نشان میدهد که این گناه با خون او عجین شده و شیطان در وجودش ریشه دوانیده و دیگر قابل بازگشت نخواهد بود.
سپس میفرماید «انَ الذّینَ امَنوُا وَ عَملوا الصالحاتِ وَ اقاموا الصلوةَ وَ اتوُ الزکوة لهُم اَجرُهم عِندَ رَبهِم ولا خوفٌ عَلَیهم وَ لا هم یَحزنونَ» این آیه نقطه مقابل رباخوار یعنی انسان