در دنیای سرمایه داری ایده این است که معمولاً در هر کار تولیدی از قبیل برداشت از طبیعت و حیازت و تولید سهم بندی میشود( اینکه این سهم بندی عادلانه هست یا خیر مسئله دیگری است) در این سهم بندی، سهمی که برای انسان و نیز حقی که برای ابزار و نیز سهمی که برای سرمایه در نظر گرفته شده است به گونهای است که با روش برخورد اسلام متفاوت است. همانگونه که در گذشته متذکّر شدیم اسلام ضمن این که ابزار را هم چون کار متبلور میداند، اما نخواسته است که عامل انسان و کار را موازی با عامل ابزار در نظر بگیرد. اسلام اصالت را در حیازت و یا تولید به انسان میدهد و نیز ابزار را هم از حق خود محروم نمیکند.
در فتوای امام مشاهده کردیم که حتی اگر کسی اجیر و یا وکیل شده باشد در صورتی که برای صاحب کار یا آن موکّل و مستأجر نیت نکند، حاصل برداشت از معدن یا جنگل و مباحات به صاحب کار، وکیل و یا مستأجر تعلق نمیگیرد.
امام در حیازت نیت را لازم میدانند، اما بسیاری از فقها هم هستند که حتی با وجود نیت نیز آن را صحیح نمیدانند بلکه معتقدند انسان خود مستقیماً باید برداشت نماید. از طرف دیگر برخی از فقها هم بدون نیت آن را جایز میدانند.
چون فتوای امام محور بحث ما است، بر اساس آن سخن میگوییم. عامل حیازت نقش درجه اول را دارد، اما ابزار هم بی حق نمیتوانند باشند. گفتیم که اجازه ابزار باید پرداخت گردد. یعنی اگر عامل برداشت از معدن بخواهد از امکانات دیگران استفاده بکند، باید اجرت ابزار را بپردازد.