فهرست مطالب کتاب

دارد پول است. حال ممکن است این پشتوانه طلا، کارخانه، راه‌ها و یا چیزهای دیگر باشد.
بنابراین پول‌های مردم نمی‌تواند در خانه‌ها بماند و ضمناً در خانه همواره پول در معرض از بین رفتن و دزدیده شدن و غیره است. دو شیوه برای نگهداری پول در نظر می‌گیریم. یکی اینکه پول‌های مردم به بانک‌ها سپرده شود و سپس برای حق نگهداری و حقوق کارمندان مقداری از آن کسر شود، در چنین حالتی مردم هرگز پول خود را به بانک‌ها نخواهند سپرد. در این حالت ممکن است که مردم جهت از بین رفتن پول خویش به بازار فشار بیاورند و این نیز موجب کمبود اجناس خواهد شد و تورم نیز بیداد خواهد کرد.
بنابراین تنها شیوه‌ای که ما به دنبال آن هستیم این است که پول‌های مردم جمع شود. آن هم نه این که دولت آن را به صورت قرض الحسنه در اختیار مردم قرار دهد و سوخت و سوز آن را هم از جیبش بدهد (می‌دانید که هیچ دولتی این قدر پول ندارد و اصولاً اکثر دولت‌ها معمولاً بدهکارند و کسر بودجه دارند. به غیر از دولت‌هایی که ذخائر ارزی فراوان دارند) بلکه این پول‌ها تبدیل به کارخانه‌ها و مراکز تولیدی شود و مردم که صاحبان این پول‌ها هستند از کار انباشته‌ی خویش استفاده کنند و در تمامی این حرکت‌های تولیدی شریک گردند. در این صورت بانک‌ها تنها یک واسطه و یا یک وکیل خواهند بود. یعنی شما بانک را وکیل می‌کنید که از طرف شما پولتان را تبدیل به سهمی از مثلاً یک کارخانه و یا یک ماشین کند.
ممکن است بانک به شکل دیگری نیز وکیل پول شما گردد. مثلاً به عنوان واسطه‌ی بر مضاربه که فرضاً پول شما را به عنوان مضاربه به

نظر خود را ارسال کنید