فهرست مطالب کتاب

تجویز می‌کنند که این کالاهای فاسد شدنی گران‌تر فروخته شود. به هر حال این معنای این که در مقابل مخاطره انسان فقط همان عامل مخاطره را در سوددهی در نظر بگیرد نیست. بلکه روح حرف ما این است که سرمایه به دلیل این که در بازرگانی مؤثر است در سوددهی نقش دارد. همچنان که یک تاجر ماهر خوب هنگامی که پول خوبی در دست دارد می‌تواند تجارت رایجی را انجام دهد و حق سهم هم دارد. وقتی پول در دستش باشد به او جنس بیشتری می‌دهند. مثلاً به جای یک گاری جنس، یک کامیون جنس تهیه می‌کند. و یا فرضاً اگر پول بیشتری داشته باشد به جای کامیون با کشتی جنس می‌خرد. بنابراین پول چون در گردش کالا واقعا مؤثر است، به خاطر اثری که دارد سود به آن تعلق می‌گیرد نه به خاطر خطرش.
همان طور که قبلاً گفتم ما به کلی مخاطره را نفی نمی‌کنیم. در عرف به خودی خود به کسانی که اجناس مخاطره دار تهیه می‌کنند، اجازه داده شده که آن را گران‌تر به فروش رسانند.
اما فلسفه تجویز سوددهی سرمایه در مضاربه فقط به خاطر مخاطره نمی‌باشد، بلکه به خاطر تاثیری است که دارد. چنآنچه می‌دانید در شرع هم مقید نشده که در معاملات حتماً مثلاً در درصد یا پنج درصد سود به سرمایه تعلق بگیرد بلکه موارد آن متفاوت است. اگر می‌بینید به دولت اجازه‌ی قیمت گذاری داده می‌شود به همین دلیل است که اوضاع و شرایط مختلف جامعه را در نظر بگیرد که عرضه و تقاضا و بازارهای سیاه و فسادهای بازار، مردم را فلج نکند.
3- توضیح بفرمایید که کسب‌هایی مثل قالی فروشی و یا بنگاه‌های اتومبیل شرعاً چگونه است؟

نظر خود را ارسال کنید