فهرست مطالب کتاب

می‌افزاید و فرآورده بیشتری به دست می‌دهد. بنابراین اگر سهم معقولی از این فرآورده برای سرمایه‌ی تولیدی منظور شود، از بازده نیروی کار چیزی ربوده نشده است، زیرا ارزش افزوده‌ی به دست آمده نتیجه‌ی هر دو است، هم ما هم ابزار تولید.(1)
سرمایه‌ی مستغلاتی هم در امتداد زمان بازدهی مستمر دارد و هر چه صاحب آن به دست آورد در برابر بازده مستمری است که کار انباشته‌ی او به مصرف کنندگان می‌دهد و البته باید متناسب با آن باشد.
ولی سرمایه‌ی بازرگانی نه چون سرمایه‌ی تولیدی در تولید ارزش مصرفی تازه نقشی دارد، نه چون سرمایه مستغلاتی در امتداد زمان ارزش مصرفی تازه عرضه می‌کند (2)، بنابراین از نظر تحلیل اقتصادی سخت در معرض پیدایش اضافه ارزش و ربودن غیر مستقیم بخشی از بازده نیروی دیگران است، ولی ویژگی‌های مضاربه که بیان کردیم و نقش غیر مستقیم کمک این نوع سرمایه به سرعت گردش کالا در جریان مبادله و کمک این سرعت به افزایش ظرفیت تولید از یک سو، و قبول همه زیان‌های احتمالی(*) از جانب صاحب سرمایه از


1: بنابراین هر سوددهی به این معنا نیست که بخشی از نیروی کار کارگر ربوده شود همچنان که مثل زدیم اگر یک کارگر بدون ماشین کار کند مثلاً یک بلوز می‌بافد و اگر با ماشین کار کند فرضاً ده بلوز می‌بافد لذا در اینجا کار متبلور نیز سهمی خواهد برد.

2: البته بالاخره مؤثر است منتهی به این دو شکل نیست.

3: شهید مظلوم روی مخاطره نظراتی دارند و حساب می‌کنند، چرا که در مضاربه صاحب سرمایه ضرر را تقبل می‌کند ولی صاحب کار ضرر نمی‌برد.

نظر خود را ارسال کنید