مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند به مانند دانه ایست که از یک دانه هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خدا را از این مقدار نیز بر هر که خواهد بیفزاید چه خدا را رحمت بی منتهاست و او به همه چیز احاطه کامل دارد.
آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که بخل و ندادن حقوق خدا و مردم را ظلم به خویشتن شمارده است.
«اَنفقوا فی سَبیل اللهِ ولا تُلقلوا باَیدیکم اِلی التهلُکة...» (بقره- 195)
از مال خود در راه خدا انفاق کنید و خود را در مهلکه نیفکنید.
در اینجا میبینیم که خودخواهی و خویشتن دوستی نفی نشده بلکه از آن به عنوان یک موتور محرّک استفاده شده است. اسلام در برنامهی اقتصادی نیز در صدد سلب این خصیصه از انسان برنیامده بلکه آن را به راه صحیح هدایت نموده است. اما مارکسیسم خواسته با سرکوب حبّ ذات مسائل اقتصادی را حل کند و برعکس سرمایه داری این خصوصیت انسان را کاملاً آزاد گذاشته و به فکر ارشاد و کنترل آن نیفتاده است.
سلب اراده از انسان و قطع رابطهی وی با کار مشروعش با مقتضای رشد و کمال انسان تناقض دارد و باعث سرکوب نیروهای پنهان وجود وی گشته و او را سرشار از عقدههایی میکند که چگونگی سرباز کردن و جبران آن ها مشخص نیست.
از طرفی به طور کامل آزاد و بی هدایت گذاشتن این خصیصه به