فهرست مطالب کتاب


ب- مالک سرقفلی نگرفته ولی حق واگذاری به غیر را به مستأجر داده است. فرضاً مستأجر مغازه را به ماهی صد تومان به مدت ده سال اجاره کرده اما پس از گذشت ده سال موقعیت و اعتبار آن مغازه بالا رفته و ارزش بیشتری پیدا می‌کند. در این حال حق واگذاری به غیر نیز به مستأجر داده شده است ولو اینکه سرقفلی هم به مالک نداده باشد.
ج- با فرض حالت دوم و با مدت طولانی مالک مغازه را به مستأجر داده است و مستأجر می‌خواهد به دیگری واگذار کرده و به هر شکل و دلیلی که بخواهد، مایل است سرقفلی بگیرد. یعنی در حالتی که شرایط جدیدی پدیدار گشته و امکان گرفتن سرقفلی باز هم وجود دارد.
2- آیا وقتی می‌گویید سرمایه در یکی از این سه مورد یعنی در مستغلات، تجارت و تولید به کار رود، این بدان معناست که یک نفر نمی‌تواند در دو مورد سرمایه اش را به کار اندازد؟
خیر! یک نفر ممکن است سرمایه اش را در هر سه مورد ذکر شده به کار اندازد.
3- رباخوار پول خود را به دیگری می‌دهد تا با آن کار کرده و از آن استفاده نماید. همین شخص می‌تواند با پول خود یک ساختمان خریده و آن را اجاره دهد. پس باز هم از پولش استفاده می‌کند. این دو شکل چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
مشابه این سؤال را قبلاً پاسخ دادیم. پاسخ این است که آن در حقیقت یک کالایی است که عرضه می‌شود. شکل بازرگانی نیست بلکه شکل مستغلاتی آن است. کالایی که تهیه شده است از موارد نیاز مردم و یک معامله‌ی طبیعی و در حد متعارف است. می‌دانید که

نظر خود را ارسال کنید