حرص و طلب بی پایان منجر خواهد شد.
انسان و عشق او را به خود و حق وی را در استفاده از دست آورد خود نمیتوان نادیده گرفت و از طرف دیگر اگر او را به حال خود رها کنیم سیر طبیعی حرکتش به این ترتیب است که از طرفی روز به روز پایین تر میرود و از طرف دیگر صاحب همه چیز میشود به طوری که نداند با آنچه کند.
گرفتن آزادی از انسان برای روح وی بسیار مضّر است و اصولاً تفاوت انسان با ملک و سایر مخلوقات و آن نقطه اوج انسانیت داشتن همین آزادی و اختیار و ابتکار است که در انسان وجود دارد و هستی واقعی و جاوید انسان هم همان چیزی است که از طریق این اختیار و ابتکار کسب کرده و در قیامت تکیهی انسان بر این اعمال است. یعنی حتی اگر ما بتوانیم انسانها را وادار کنیم که زیاد تولید نموده و خوب هم تقسیم کنند و عدالت هم مراعات شود، باز انسان را از انسانیت خود جدا کردهایم، زیرا شکوفایی انسانیت در محیط آزادی و حرّیت، اراده و تفکر به وقوع میپیوندد.
***
با توجه به مجموع این مسائل است که برنامههای اقتصادی اسلام را در رابطه با سرمایه و به کارگیری آن مطرح میکنیم:
«سوددهی سرمایه
سوددهی سرمایه از مسائل پیچیدهی اقتصاد است، از یک سو زمینه استثمار و بهره کشی صاحبان سرمایه از صاحبان نیروی کار و منشأ فزاینده برای صاحبان سرمایه و فقر فزاینده برای صاحبان نیروی کار است.»