فهرست مطالب کتاب

که شخصی از امام پرسید آقا مگر این چه گناهی است که انسان دوسوم دینش را به خاطر تواضع از دست بدهد و این جریمه‌ی سنگینی برای چنین گناهی است. حضرت فرمودند دینی که انسان دارد یا با زبان است یا با بدن و یا با قلب، جریمه‌ی سنگین این گناه مربوط به وقتی است که انسان این کار را در قلبش قبول نداشته باشد در غیر این صورت اگر قبلاً نیز اعتقاد به انجام چنین عملی داشته باشد همه‌ی دینش را از دست می‌دهد.
اگر دو روایت مزبور را کنار هم بگذاریم در یک جمع بندی نهایی به یک نکته‌ی اساسی پی می‌بریم و آن اینکه دین یک سری مظاهر خشک و بی معنا نیست بلکه معیارهایی دارد و احکامی بر اساس آن ملاک‌ها شکل می‌گیرند و هدف تمامی مکاتب الهی نیز این است که انسان در مسیر حقیقی خویش به سوی خدا حرکت کند و به اوج هستی رسیده وجود خداگونه پیدا کند و در بهشت به خلاقیت بپردازد و همان شود که می‌فرماید: «عبدی الغنی حتی اجعلک مطلی او مطلی».
حال اگر این معیارهای صحیح را از انسان گرفتید در حقیقت جهت حرکتش را کج کرده‌اید و معیارهای غلط و ناصحیح را به جای خدا و فضایل و ارزش‌های حقیقی جایگزین نموده‌اید، در نتیجه دین از دست رفته و به جای تقرب بر پروردگار، هدف دیگری انتخاب می‌شود که این در اصل نوعی شرک خفی و بت پرستی نامحسوس است. کسی که بت را سجده می‌کند و فرزندش را هم در پای آن قربانی می‌کند در حقیقت راه خود را گم کرده و راه هلاکت و سقوط برابری خویشتن مهیا ساخته و در این باره قرآن می‌فرماید: «فکَانّما خرَّ منَ السّماء» یعنی کسی که شرک ورزیده مانند کسی است که از آسمان سقوط کرده و آن مقدار هم که به واسطه‌ی فطرتش بالا رفته پایین آمده است. جامعه‌ای که پول و ثروت را

نظر خود را ارسال کنید