دیگری را برطرف میکند. اما در ربا فرد رباخوار، انسان نیازمند را یافته و ضمن تشدید نیازمندی وی بر امکانات اضافی خویش میافزاید. یعنی انسان ربا خوار در اثر نیاز ربا خواری نمیکند بلکه انگیزهای که او را وادار به این کار میکند همانا اضافه خواهی، توسعه طلبی و حرص است و این انگیزهها باعث میشود که شخص رباخوار روز به روز از اموال شخص نیازمند به طرف خود کشیده، او را نیازمندتر و خود را غنیتر سازد. لذا انسان منفق و کسی که در راه خدا انفاق میکند نقطهی مقابل رباخوار است و در قرآن هر جا که عیبی برای ربا خوار پیدا کنید در مقابل آن فضل و کرامتی هم برای منفق مییابید و بالعکس.
***
نکتهی دیگری که در این مقطع از بحث، ذکر آن مفید ب نظر میرسد آن است که آیا زمانی در اسلام ربا جایز بوده است یا خیر؟ زیرا همان گونه که میدانید ربا به طور تدریجی حرام شده است.
تاریخچه ربا در اسلام
از لحاظ تاریخی آنچه که مسلم به نظر میرسد ربا و ربا خواری گاهی در میان مسلمانها و در جامعهی اسلامیدیده میشده است. ولی این معنا جواز ربا در اسلام نمیباشد یعنی به عبارت دیگر هیچ زمانی در اسلام ربا جزو مباحات شمرده نشده بلکه مانند شراب حرام بوده است. دقیقاً مثال این جریان را در جامعهی امروز خود به چشم میبینیم. با آن که چهار سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی گذشته، هنوز در رابطهی بانکها و مردم ربا نقش اساسی را ایفا میکند. این بدین معنی نیست که جمهوری اسامی ربا را حلال میداند بلکه امکانات و شرایط انتقالی جامعه به ما اجازه جلوگیری از آن را نداده است یعنی در این