جبران کرده و روی پای خود بایستد.
با در نظر گرفتن این موضوع که افراد صاحب پول همیشه ثروتمند نبوده و رقم بسیار عظیمی از این اندوختهها متعلق به افراد معمولی میباشد و آنها هم میخواهند از اندوختههایشان استفاده برده و از این راه سودی عایدشان شود، بخشی دیگر از کار بانک سرمایه گذاری این پولها در مسیرهایی است که همه منافع جامعه را تأمین نماید و هم سود معقول و عادلانه ای را به عنوان جایزه و بدون قید این که اینجایزه چه مقدار میبایستی باشد برای صاحبان پول در نظر بگیرد که این دیگر قرض الحسنه نیست. فرضاً کارگری که روزی صد تومان مزد میگیرد میخواهد از اندوخته اش که در بانک دارد به نحوی استفاده نماید در اینجا اسلام این نیت و مقصود را نفی ننموده و ما در نظام بانکی میتوانیم این کار را انجام دهیم.
انجام برنامههای عمرانی
از سوی دیگر کارهای عظیم و گسترده ای است که نه افراد قادر به انجام آن ها هستند و نه امکانات انجام این گونه کارها در اختیار دولت میباشد و در حالی که اگر نظام درستی در کار باشد با این سرمایههای کوچک و در مجموع عظیمی که از طرف مردم در بانکها گذارده میشود میتوان این برنامههای عظیم و پر وسعت را انجام داد.
به عنوان مثال شهر چند میلیون نفری تهران با ترافیک سنگینی که با آن مواجه است و با انبوه مسافرانی که هر روزه میبایستی در داخل این شهر جا به جا شوند نیاز مبرمی به «مترو» دارد و دولت با به کارگیری اندوختههای کوچک و در مجموع هنگفت مردم که در بانکها وجود دارد میتواند اقدام به ساخت مترو نماید و از این راه بانکها میتوانند