زمینههای مناسب برای ایجاد عدالت اقتصادی
بحثی که حال بدان میپردازیم و در کتاب مواضع مطرح گردیده و از طرفی متکی به قانون اساسی نیز میباشد این است که چگونه شرایطی بر مبنای معیارهای اسلامی پدید آوریم که به این انحرافات دچار نگردد. از این جهت که هر کس ثمرهی کار خود را برده و زندگی مستقل و انسانی داشته باشد. خوشبختانه معیار ما از این نظر غنی میباشد.
هدف ما این است که صاحبان نیروی کار ناچار نشوند کارشان را ارزانتر از آنچه هست در اختیار دیگران قرار بدهند و از اندوخته و صرفه جویی خودشان همواره به طور مجانی صرف نظر نمایند. این مسائل در اسلام در نظر گرفته شده است. منتهی مشکل این است که صاحبان کار از سویی و صاحبان سرمایه از سوی دیگر احکام اسلام را به مورد اجرا بگذارند.
مشکل دیگری که در میان میباشد این است که مجریان یا مسئولان بتوانند این ارگانیزم را به گونهای تنظیم نمایند که اسلام میخواهد و به همان شکل که اقتضا میکند این امکان را در اختیار جامعه بگذارند. چنین نیست که اسلام مقرراتی همچون رساله آورده باشد که در همهی زمانها و دورهها مثل برده داری، کشاورزی، سرمایه داری و غیره با همان عبارات و فرع قابل پیاده شدن و اجرا باشد، بلکه اسلام کلیاتی را ارائه میدهد و در هر زمانی از کلیات اسلامی فروعی استخراج میشود که ممکن است در زمانهای قبلی قابل پیاده شدن نبوده است. اجتهاد زندهی اسلامی در این شرایط متکفل این امر است.