فهرست مطالب کتاب

مسئله را قبول ندارند منجمله شهید سید محمد باقر صدر که در کتاب «اقتصادنا» به این مسئله اشاره نموده و گفته‌اند که ما در اسلام نمی‌توانیم مخاطره را منشأ سود بدانیم. برای اثبات این مسئله قمار و ربا را مثال زده‌اند که در آن ها نیز احتمال خطر و از بین رفتن سرمایه وجود دارد و ایشان گفته‌اند که این مسئله استدلال سرمایه دارها در مورد ربا می‌باشد.
در مورد مضاربه به این طریق می‌توان استدلال کرد که چون به کار زنده سود تعلق می‌گیرد، سرمایه نیز به دلیل این که کار متبلور و کار گذشته‌ی انسان است می‌تواند سود آور باشد و نیازی به تکیه بر نقش مخاطره در سودآوری نداریم و همان گونه که به کار زنده مزد داده می‌شود به کار متبلور و سرمایه هم مزد تعلق می‌گیرد.
پس در بین مفسدان در این مورد دو نظریه مطرح است: نظریه‌ی اول این است که شخص چون سرمایه خود را به خطر می‌اندازد، استحقاق گرفتن سود را پیدا می‌کند و نظریه‌ی دوم همان تعلق گرفتن سهمی از سود به صاحب کار متبلور می‌باشد.
به عقیده من دومی صحیح‌تر به نظر می‌رسد. زیرا در تمام روایات و فتاوا غیر از همین یک مورد (به خطر انداختن سرمایه و تحصیل سود و درآمد) دیده نمی‌شود و از یک مورد نیز نمی‌توان قانون به دست آورد.
پس در این مورد می‌توانیم بگوییم که پول را در کارهای تولیدی نمی‌توان به صورت شرکت گذاشت و در کارهای تجارتی نیز نمی‌توان از آن یک درآمد فیکس تضمین شده گرفت. فقط در کارهای تجارتی به صورت مضاربه می‌توان عمل کرد که در این صورت هم تمام ضرر و زیان متوجه مالک سرمایه می‌باشد.

نظر خود را ارسال کنید