اینجا ضایع نمیشود. به هر حال در کنز و بخششها و موارد مشابه دیگر همواره یک نوع کار متبلور وجود دارد. حتی در بخشش هم کار متبلور متعلق به دیگری است که به شما تعلق پیدا میکند.
بنابراین در جواب این سئوال باید بگوییم که مثال ایشان را اگر مثل برداشت از طبیعت به حساب بیاوریم، مالکیت ابتدایی خواهد بود که کار متبلور سادهای بر روی آن انجام شده است و همچنین ممکن است آن را مالکیت انتقالی به حساب بیاوریم و مثلاً همچون بخشش آن را در نظر بگیریم.
5- یکی از رویههای متداول ضمّ ضمیمه و مشابه آن میباشد که دست افرادی را برای استفادههای کلان باز میگذارد و...
منظورشان از طرح این سئوال ظاهراً همان شکل ضرار از ربا میباشد که در فقه به عنوان حیل مطرح است. در فتوای امام این گونه چیزها در اشکال مختلف، اگر معامله خبری نباشد بلکه معاملات صوری باشد مورد قبول نیست.
مثلاً کسی بخواهد معامله ربوی کند و سپس طبق کارهای مرسوم مثلاً یک قوطی کبریت و یا یک شاخه نبات هم به آن اضافه کند و فرضاً یک معاملهی یک میلیونی را به انجام برساند. در چنین صورتی این معامله صحیح نمیباشد و مورد قبول امام نیست، چرا که اصلاً معامله باید همان که مقصود است باشد و این کلک اضافی به هیچ وجه مورد قبول نیست.
در توضیح المسائل امام اگر بنگرید متوجه میشوید که این ضمّ ضمیمهها به این شکل مورد قبول نیست. البته در یک جاهایی که تناسبی وجود داشته باشد، یعنی معامله در واقع این باشد و آن دیگری