فهرست مطالب کتاب

مرد نابینا ناراحت شدند و در این حال قرآن به آن ها عتاب می‌کند که چرا از حضور وی عبوس و ناراحت گشتید. بعضی‌ها نیز خطاب آیه را شخص پیامبر می‌دانند.
از مضمون آیات فوق معلوم می‌شود که پیامبر در رابطه با اشراف دارای مشکلاتی بوده و تلاش می‌کرده به نحوی اینان را در مقابل پیشرفت اسلام خاضع گرداند تا این قدر در مقابل اسلام و مسلمین کارشکنی نکنند و از طرفی پیامبر بتواند با جلب قلوب آن ها به اسلام از امکاناتی که در اختیار داشتند به نفع گسترش دین خدا استفاده نماید.
 مثلاً می‌بینیم هنگامی که عمر یا حضرت حمزه به اسلام گرویده‌اند تحولی در پیشرفت اسلام ایجاد شده است و این شاید نظیر وضعی بوده که ما در حال حاضر با کشورهای قدرتمندی نظیر امریکا و شوروی داریم که موانع زیادی را بر سر راه پیشرفت انقلاب ایجاد می‌کنند و یا سرمایه دارانی که به اشکال گوناگون نظیر خارج کردن پول‌هایشان از بانک‌ها و به تعطیل کشانیدن کارخانه‌هایشان سعی می‌کنند به هر نحوی که شده از پیشرفت انقلاب اسلامی و انجام کار به سود مستضعفین جلوگیری نمایند. در این حال شاید بعضی از مسئولین امور فکر کنند بهتر است فعلاً باج مختصری به این ها بدهند تا از این طریق جلوی کار شکنی‌هایشان را بگیرند تا بعداً به حسابشان رسیده شود. ممکن است در ذهن پیامبر(ص) هم چنین فکری القاء شده باشد که با توجهی به این اشراف جلوی کارشکنی‌هایشان را بگیرد.
ولی قرآن اجازه چنین کاری را به پیامبر نداده و این محافظه کاری را نمی‌پسندد. خداوند اجازه نمی‌دهد که به اساس و بنیان معیارهای اصیل اسلامی خدشه و صدمه‌ای وارد شود، و به ما می‌فهماند که تحمل مشکلات و سختی‌ها را بکنیم، ولی اجازه ندهیم به معیارها و ملاک‌های اسلام لطمه‌ای برسد (اَما مَنِ

نظر خود را ارسال کنید