عیبی ندارد. آن نوع کسبها هم مثلاً قالی فروشی یک نوع تجارت است و این بنگاهها هم واسطه هستند یعنی واسطهی عرضهی این خدمات میباشند. مثلاً مردمی که میخواهند ماشین بخرند و اطلاع ندارند که از کجا و چگونه آن را تهیه کنند، در این حالت این بنگاهها که از پیچیدگی کارها اطلاع دارند و میتوانند این کالا را تهیه نمایند به کمک افرادی که از مسائل اطلاع ندارند و یا فرصت این کارها را ندارند میآیند و کالا را به آن ها عرضه میکنند. چنین کاری یک خدمت است. در اینجا بنگاه به دلیل این که محل خاصی برای فروش جنس خاصی میگردد که مردم را از سرگردانی نجات میدهد، کار خدماتی انجام میدهد و در مقابل خدمت خود پول دریافت میکند. البته اگر بنگاه خود کالا را بخرد و سپس به مردم بفروشد، در این حالت دیگر یک بنگاه خدماتی نیست بلکه یک بنگاه تجارتی میباشد. به هر حال هر دو شکل این واسطگی جایز است و اشکالی ندارد.
4- سرمایه همه جا کار متبلور نیست، زیرا که کنوز وجود دارد و تنها تخمیس اسلام آن را مباح میکند.
در بحثهای قبلی در این مورد صحبت کردیم. به صفحهی 67 مواضع توجه بفرمایید:
«با دقت در سه قسم مالکیت ابتدایی و سه قسم مالکیت انتقالی که برشمردم روشن میشود که منشأ اصلی مالکیت شخصی یا خصوصی به هر حال کار است، کار در شکل برداشت از مواد آمادهی طبیعت یا در شکل تولید یا در شکل خدمات، زیرا در مالکیت از راه انتقال، انتقال گیرنده مالک چیزی میشود که انتقال دهنده قبلاً مالک آن باشد و