پیغمبری که هم راست می گوید و هم پیغمبران دیگر و خدا او را تصدیقش کرده اند، من با اعتمادی که به پیغمبر داشتم قبول کردم که قیامتی هست و معادی هست. و لذا ما اصرار نداریم برای یک کسی که می خواهیم با او بحث بکنیم قبل از اینکه او معتقد به خدا و معتقد به وحی بشود ما او را معتقد به معاد بکنیم، یعنی این مسائل تقریبا ترتیبی است، اول باید مسئلۀ خدا حل بشود بعد از خدا مسئله وحی حل بشود و بعد از مسئله وحی محتوای وحی برای ما سند است و جزو محتوای وحی پیغمبران بشارت به مسئلۀ معاد و زندگی جاودان است و ما این بشارت را با اعتمادی که به وحی پیدا کرده ایم می پذیریم ضمن آنکه عقل ما و اندیشۀ ما هم در تلاشی که می کند می تواند توجیه کند، می تواند نزدیک بشود، می تواند تا حدی به فضای معاد قدم بگذارد اما آخرین و قطعی ترین دلیل را از پیغمبران می آموزیم و این آخرین بحث ما است در این زمینه.
و اما یکی از سؤال هایی که خواهران کرده اند در مورد خاتمیت بود. من در مورد نبوت اشاره کردم به اینکه رسالت انبیاء در یک شرایط مساعد اجتماعی است و انبیاء در آن شرایط می آیند. یکی از خواهران سؤال کرده که آیا قرآن که در شرایط 14 قرن قبل آمده برای جامعه امروز هم شرایط مساعد اجتماعی هست که اسلام مطرح است؟
پاسخ این جمله این است که دین پیغمبر اکرم آخرین و کامل ترین و جامع ترین پیام آسمانی است که متناسب با فطرت انسان هاست و همان معیارهای خلل ناپذیر جاودانی برای انسان است؛ یعنی اگر چنانچه در تعلیم پیغمبر اسلام این است که عدالت را باید اجرا کرد یا حق را باید اجرا کرد، دروغ بد است، ظلم بد است مثلا رباخوردن بد است این مسئلۀ رباخواری یک اصلی است که با اصول قاطع همیشه حاکم بر موازین اقتصاد سالم، یک جامعه ناسازگار است و لذا ما وقتی رسیدیم به دین پیامبر اسلام که پربار است و نیازهای مختلف جامعه را مورد توجه قرار داده و اصول قاطع و همیشه حاکم را برای مردم بیان کرده و بعد هم یک فرق دیگر که با ادیان قبلی دارد این است که در ادیان قبلی هنوز دورۀ تاریخی نبوده، دورۀ ضبط و ثبت نبوده و آثار انبیاء به خوبی در بین مردم باقی نمانده ولی زمان پیغمبر اکرم زمانی بود که دیگر خط و ضبط و کتابت و حفظ و عنایتی که