موضوع مسئولیت است، انسان مسئول است، و برای اینکه به مسئولیت اسلامی انسان برسیم این آیه را اول ترجمه مختصر می کنیم:
«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» (72/33).
آیۀ معروف امانت، که ما عرضه کردیم امانت را بر آسمان و زمین و کوه ها فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا، این ها ابا و امتناع کردند از اینکه امانت را بپذیرند وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا ترسیدند، مضطرب شدند، مرعوب شدند و نتوانستند امانت را بپذیرند ولی، وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ، اما انسان این امانت را پذیرفت و حملش کرد.
مسئلۀ امانت چیزی است که خاص انسان است، آیه هم به یک طرز بسیار لطیفی می خواهد این مسئله را بیان بکند که یک مسئله ای است، یک حقیقتی است، یک ارزشی است، که آسمان و زمین و کوه ها آن را نمی توانستند بپذیرند، ولی انسان می توانسته است بپذیرد، این به آن معنا نیست که در واقع طبیعت و سرشت انسان و آسمان هر دو یکی بوده، منتها آسمان تنبلی کرده و نپذیرفته ولی انسان زرنگی کرده و پذیرفته این ها یک نوع تعبیراتی است که تقریبا جنبۀ سمبلیک دارد و اشاره ای است به یک حقایقی، واقعیاتی، یعنی از اینکه امانت را انسان پذیرفت اما آسمان نپذیرفت معلوم می شود که انسان به گونه ای سرشته شده بود و آن طور آفریده شده بود که متناسب بود با پذیرش بار امانت، ولی آسمان و زمین متناسب با این پذیرش نبودند یک طوری آفریده شده بودند که نمی توانستند امانت را بپذیرند و لذا انسان پذیرفت و آن ها نپذیرفتند.
حالا این امانت چیست؟ از مجموع آنچه که دربارۀ انسان آمده می آموزیم که قدرت تشخیص و قدرت انتخاب دارد و از این دو قدرت تشخیص و انتخاب یک چیزی می زاید به نام مسئولیت یعنی مسئولیت زادۀ تشخیص و انتخاب است، تشخیص و انتخاب و انسان یک موجودی است که می تواند بداند و می تواند بفهمد و می تواند تشخیص بدهد. آیه و نَفسٍ و ما سَوّیها (7/91) قسم به جان آدمی و آن کسی که این جان را بپرداخت، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (8/91 ) و به انسان فجور و تقوا را الهام کرد یعنی این طوری است که می تواند فجور را تشخیص بدهد و می تواند تقوی را تشخیص بدهد پس این قدرت تشخیص، این بصیرت و