فهرست مطالب کتاب

به خرج داده اند، می گویند ما ماتریالیست هستیم و شمای خداپرست ماتریالیست نیستید. یعنی می گویند: ما برای این ماده اصالت قائل هستیم و می گوئیم ماده درعالم واقع هست و شمای خداپرست چون به ماده اصالت نمی دهید این عالم واقعیات را خواب و خیال می دانید و می گویید این چیزی نیست، موهوم است، ما را متهم می کنند به اینکه ما برای ماده اصالت قائل نیستیم حقیقت قائل نیستیم، البته این نوع طرز تفکر فلسفی در یونان باستان در بین بعضی از فلاسفه و حتی در قرون وسطی هم بوده که برای ایده و مسائل ذهنی و تصورات، اصالت قائل بوده اند و برای عینیت خارجی و چیزهای ملموس اصالت قائل نبودند، پس همین جا ما تکلیف خودمان را معلوم می کنیم، ما می گوئیم که اگر معنای ماتریالیسم اصالت دادن و تحقق قائل شدن برای جهان خارج است که ما هم قائلیم یعنی ما هم می گوئیم که و سخّر لکم اللّیل و النّهار... و النّجوم مسخرات بامره.
آسمان، زمین، خورشید، دریا، کوه، کمر و همۀ این ها حقیقت دارند؛ این ها هستند، این ها واقعیت دارند و خواب و خیال نیستند، ما برای این ها اصالت قائل هستیم و برای ذهن هم اصالت به معنای آنکه آنچه ذهن ما می آفریند اصالت دارد، قائل نیستیم، آفریدۀ ذهن غیر از کشف شده به وسیله ذهن است، آفریدۀ ذهن یعنی ساخته و پرداختۀ ذهن یک مسئله است و آنچه را که ذهن کشف می کند، و آنچه را که با چشم دیده نمی شود ولی از عالم می گیرد مسئله دیگری است. این ایده آلیسم را هم ما قبول داریم.
 برای حل مسئله باز بر می گردیم. اگر یادتان باشد در درس پیش یک مقداری روی انواع مفهوم ها و تصورات و تصدیق ها کار کردیم که یک چیزی داریم مثل سنگ، درخت و یک چیزی داریم مثل عدد و یک چیز داریم مثل زمان، حرکت، عشق، رحم، و یک چیز داریم مثل هستی، یک تصوراتی هست که خوبی اش با طرح شدنش است، سنگ را دقیقا آدم می بیند و لمس می کند و می گوید که سنگ است، می آییم روی عدد، می بینیم که یک خورده مجرد شده یعنی دیگر قابل دست زدن نیست برای اینکه اگر 4 تا گردو داشته باشید آنچه که لمس می کنید گردوست نه عدد، 4 را شما دست نمی زنید گردو را دست می زنید یا سه بادام را دست می زنید و

نظر خود را ارسال کنید