باشد و اصلا پایان پذیرفته باشد. این روشن شد که تکامل دارای دوره است، درست مثل همان درخت که بزرگ می شود و دوره دارد یعنی همین طور دور خودش نمی گردد بلکه از یک حالتی می آید بالاتر و گسترده تر می شود، متنوع می شود و اشاعه پیدا می کند و اگر ما می بینیم که یک موجود متحرک و دوره داری که مراحلی بر او گذشته و باید بعد از این هم بگذرد و ما در یک مرحله و یک مقطع از مراحلش او را می بینیم، احساس می کنیم که از یک نقطه ای آغاز و شروع شده تا به امروز رسیده و اگر چنانچه نقطۀ آغاز نداشته باشد و از عدم شروع شده باشد، این باید الان تمام مراحلش گذشته باشد و تمام شده باشد و حالا بر می گردیم و می گوییم شما که معتقد هستید ماده ازلی است و همیشه بوده آیا این ماده ساکن است یا متحرک؟ آیا این ماده ثابت است یا متکامل؟ یعنی ماده ایستاده و هیچ تغییری نمی کند یا حرکت می کند؟
جواب می دهد که اصلا ماده ذاتا تغییر می کند پس این ماده از همان موقعی که بوده، از ازل، از آن موقع که حرکتش شروع شده حرکت و تغییرش رو به تکامل بوده یعنی تغییر بیخودی نبوده، مثل یک مشت سنگ ریزه ای که گاهی به این ور و گاهی به آن ور پرت می شود آشفته نبوده بلکه یک ترتیب و نظمی دارد یعنی تکامل می کند و چون برای حرکت ماده حرکتی تکاملی یعنی حرکت رو به جلو و مرحله ای قائل هستید بنابراین بایستی تکاملش دو راه داشته باشد و چون الان ما در یک مقطعی از آن تکامل هستیم احساس می کنیم که باید نقطۀ آغاز داشته باشد و اگر نقطۀ آغاز نمی داشت تاکنون در این مرحلۀ خاص از تکاملش نبود بلکه باید تمام مراحلش را طی کرده بود و گذشته بود.
نکتۀ دیگر اینکه اصل دوم ترمودینامیک که یک اصل قطعی در آنتروپی است و برای هر کس که به علوم تجربی معتقد باشد مسلم است و آنتروپی جهان را قبول دارد یعنی اینکه بنا به آنتروپی قبول دارد که جهان دائما انرژی اش را از دست می دهد و انرژی جهان به تدریج از دست می رود و رو به سردی و خاموشی و از هم گسیختگی می رود. در مورد خورشید که شنیده اید، خورشید از باب اینکه هر روز میلیون ها تن از مواد خودش را در اثر انفجارهای عظیم تبدیل به حرارت و نور و انرژی می کند و به تدریج رو به تحلیل می رود که مثلا در دو میلیون سال دیگر میزان گرمای خورشید به آن اندازه نیست