فهرست مطالب کتاب

حواس، این یافته های متفرق را با هم ترکیب می کند ردیف می کند و می اندیشد یعنی آنها را حلاجی می کند برای اینکه از تویش چیز دیگری دربیاورد و آن تلاش ذهن است برای استفادۀ از این مصالح مختلف و بعد بالاخره افکار به عقل و نتیجۀ تعقل می رسد یعنی آنجا درک یک کلیات و یک اصولی است، یک چراغ هائی که دیگر وراء آن چراغ ها و اصول و کلیات آدم می تواند حقایق خارجی را درک کند و ببیند. آن ماده گرایی که قائل به نقش آن مسائل کلی و ذهنی و تعقل نیست این چشم و حس و مخزن حواس و فکری که روی اینها کار می کند و آنها را جمع و جور و ترکیب می کند و از آنها استنتاج می کند را می بیند اما آنکه به یک مرکز تعقلی برسد که مرکز تعقل خودش یک دورنمایی باشد و یک نورافکنی بشود برای دریافت بسیاری از حقایق خارجی که آن حقایق خارجی قابل لمس و حس نیست، این را باور ندارد.
 در اینجا می گردیم به آن آیه ای که در بالا نوشتیم و می خوانیم تا ببینید که چه عاملی را اسلام در جریان اندیشۀ ما و در جریان شناخت ما قرار می دهد، می فرماید و سخّر لکم اللّیل و النّهار و الشّمس و القمر و النّجوم مسخّرات بامره. خداوند برای شما شب و روز را مسخر کرد یعنی در اختیار شما قرار داد. یعنی شما از شب و روز استفاده می کنید و بهره می گیرید. در واقع آن قدرت تسلط بشر را بر طبیعت از این آیات استفاده می کنیم در برابر آن برداشتی که بشر قبل از دوران علم داشت و خودش را محکوم طبیعت می دانست.
اما قرآن می گوید که تو حاکم بر طبیعت هستی، تو می توانی طبیعت را مسخر کنی و بر طبیعت مسلط بشوی، خداوند برای شما شب و روز و خورشید و ماه را مسخر کرد و نیز ستارگان به امر پروردگار مسخر شما هستند. انّ فی ذلک لایات لقوم یعقلون، اینجا یک کلمۀ یعقلون است و یک کلمۀ آیات، در اینجا یعقلون که فرمود به چشم دیده می شوند قابل حس هستند، شب و روز، اینجا حوزۀ حس است و تجربه یعنی آدم می تواند اینها را حس کند، تجربه کند و بیازماید و از اینها چیزهائی را به دست بیاورد. [...؟] محسوسند.
آیاتی هستند برای لقوم یعقلون، برای مردمی که تعقل داشته باشند یعنی اگر مخزن اندیشه و عقل به کار بیفتد از این پدیده های حسی یک جهشی

نظر خود را ارسال کنید