جلسه پنجم
بسم الله الرحمن الرحیم
به دنبال بحثی که دربارۀ مبانی ایدئولوژی اسلام داشتیم، بحث امروزمان را دربارۀ انسان مطرح می کنیم و تصور می کنم اگر بتوانیم بحث دربارۀ انسان را فشرده کنیم بتوانیم به بحث تاریخ هم که مرتبط با بحث انسان است برسیم.
در مورد انسان، از نظر اسلام، ما چند تعبیر داریم و در قرآن این تعبیرات را کرارا شنیده اید؛ یکی از این تعبیرات کرامت انسان است، و لقد کرّمنا بنی آدم و حمّلناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطّیّبات و فضّلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا (70/17) در این آیه هم تعبیر کرمنا به معنای تکریم و بزرگواری و کرامت آمده است. ما بنی آدم را بزرگ داشتیم، و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا یعنی، بنی آدم را بر بسیاری از آنچه که آفریدیم فضیلت و برتری بخشیدیم.
در تعبیر دیگری دربارۀ انسان آمده که لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ( 4/95 )، ما آدمی را در نیکوترین تقویم آفریدیم. نیکوترین قراربخشی و فرم دهی و سازمان دهی و شکل یابی، خلاصه او را در بهترین وضعیت آفریدیم. البته از این قبیل آیات که کلیاتی و دورنمایی از انسان را بگوید، متعدد است، اما آن آیاتی که آن خصوصیات انسان را به خوبی ترسیم می کنند، آیاتی است که در آن چند اصل را درباره انسان می توانیم پیدا کنیم و بیرون بیاوریم و استخراج کنیم.
یکی از خصوصیاتی که برای انسان می توانیم بیابیم، مسئلۀ قدرت تعقل و علم آموزی است، یعنی اینکه انسان می تواند بداند و در این قدرت تعلم و تعقل، حد و مرزی هم وجود ندارد، یعنی انسان می تواند دائما به علمش بیفزاید و این طور نیست که محدود باشد، البته منظور این نیست که به علم مطلق و لایتناهی برسد، که آن علم الهی است. ولی منظور این است که برای میزان فراگیری،