فهرست مطالب کتاب

تمام موارد را بگوید، شما که برای فلزات قابلیت انبساط قائلید که در یک شرایط خاص حجمش زیاد می شود یا برای آب قابلیت تبخیر قائل هستید، و اصلا دربارۀ تمام اصولی که الان در فیزیک و شیمی و طبیعت وجود دارد قضاوت می کنید. اگر چنانچه ما یک چیزی به نام عقل یعنی درک کلی و آن مخزنی که بتواند کلیات را درک بکند، نداشته باشیم، این قضاوت های علمی برای ما ممکن نیست.
قضاوت علمی یعنی اینکه آدم بگوید آب ترکیب شده است از 2 مولکول هیدروژن و یک مولکول اکسیژن، و این یک چیز قطعی و مسلم است و یا اینکه می گوید دوران خون در بدن این طوری است و ترکیبات خون در بدن این است و چگونه یک درختی توسط ریشه اش غذا و آب را از زمین می گیرد، و یک قضاوت علمی می کند، به این صورت است که یک چیزی را کشف می کند که مثلا این ترکیب از فلان مولکول و فلان مولکول تشکیل شده و این یک قضاوت کلی است برای همیشه و اگر چنانچه یک نیرویی که آن نیرو در ذهن شما بتواند کلی فهم باشد و کلی قضاوت بکند و اصول کلی را کشف کند نداشته باشیم نمی توانیم برای هیچ اصل علمی قاطعیت قائل باشیم و به طور قطع قضاوت کلی کنیم.
بنابراین ما یک اصول کلی را در ذهن می توانیم کشف کنیم و باید ببینیم که چه عاملی و چه پشتوانه ای در ذهن ما هست که آن اصول را کشف می کند. ما ارزیابی می کنیم، ارزیابی و مقایسه، یعنی دو حقیقت را پهلوی هم می گذاریم و بعد می گوییم که این از آن بهتر است، این قوی تر از آن است، آنکه در خارج وجود دارد یک حقیقت است با یک خصوصیت و دیگری یک حقیقت دیگر با یک خصوصیت دیگر، اما این مقایسه ای که می کنیم و می گوییم که این بر دیگری ترجیح دارد یک عمل ذهنی است، یک تلاش ذهنی است، در ارزیابی، تحلیل و تجزیه، ترکیب و استنباط است که ما از یک سلسله قضاوت های جزئی یک کلیات را به دست می آوریم، به اصطلاح منطق کلیات یعنی یک اصول کلی که اصول محور قضاوت های ما در مورد مصادیق دیگر است مثلا اینکه انسان شعور دارد، اینکه انسان می تواند ابداع کند، می تواند ابتکار کند و می فهمد یک قضاوت کلی است که، بنابر آن، انسان می کند، استنباط کردن، و اصلا عمل ذهن و فکر

نظر خود را ارسال کنید