این علم در انسان هست، پس می تواند بفهمد و حالا که می تواند بفهمد، به دنبالش می تواند انتخاب کند یعنی می تواند بفهمد که این ظرفی است دارای آبی که برایش مقوی و مفید است، و دیگری ظرفی است که برایش خطرناک و مضر است یعنی اول تشخیص است و به دنبال تشخیص می تواند انتخاب کند، می تواند این را بخورد و می تواند این را نخورد، این دو تا یعنی اینکه می تواند بفهمد و اینکه می تواند انتخاب کند و خوب را از بد جدا کند، مسئولیت به وجود می آورد و مسئول است بر آنکه آنچه را که خیر است و آنچه را که مصلحت است انتخاب کند چون اگر آدم قدرت انتخاب نداشت مسئول نبود.
ماه را که در یک مسیر خاصی دور کرۀ زمین انداخته اند و سر بزیر دارد می رود، نه می تواند بیشتر شتاب بردارد و نه می تواند مسیر را عوض کند و نه فاصه اش را می تواند کم و زیاد کند، این چنین ساخته اند و این چنین به راه افتاده پس قدرت انتخاب ندارد و لذا در برابر انتخاب مسئول نیست و نمی توانیم از ماه بخواهیم که مسیرت را عوض کن و شتاب بیشتری به خود بدهد و یا توقف کند چون قدرت انتخاب ندارد، و بعد نمی داند و نمی فهمد ولی وقتی که من می فهمم و می توانم بر اساس فهم خودم خیر و شر را انتخاب بکنم مسئولم که خیر را انتخاب بکنم و شر را انتخاب نکنم بنابراین مسئولیت، تعبیری است از امانت و این بار امانتی که انسان به دوش گرفت همان اصل مسئولیت است.
سؤال: دربارۀ آیه وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهولاً که دلالت دارد بر اینکه انسان در ظلم و جهل به سر می برده و با این وضع امانت را پذیرفته در صورتی که پذیرش امانت نیاز به آگاهی و بصیرت دارد که این آگاهی و بصیرت مورد نیاز با مفهوم ظلوما و جهولا در آیه ناسازگار است لطفا توضیح دهید.
جواب: (إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهولاً) یا اشاره است به آفت مسئولیت، یعنی انسان به دنبال امانت دو تا چراغ خطر را در جلو خودش پذیرفته و مسئولیت را که گفتیم زادۀ علم و انتخاب است در برابر قدرت علم و قدرت تشخیص آفتی به نام جهل زدگی و نادانی و ناآگاهی است و به دنبال قدرت انتخاب که بخواهد انتخاب اصلح بکند، انتخاب بهتر را بکند، ممکن است یک چیز فاسدی را انتخاب بکند و به خودش ستم کند، ظلم، یعنی برخلاف