در یک مسیری نمی اندازند.
من تصور می کنم که مسئلۀ اختیار و قدرت انتخاب تکوینی را برادران و خواهران با قدرت انتخاب و اختیار تشریعی اشتباه نخواهید کرد چون بعضی مواقع، انسان می گوید، که خوب، تو می توانی اینکار را بکنی، نماز را بخوانی می توانی نماز را نخوانی، ممکن است بعضی بگویند اگر نماز واجب است پس آدم نمی تواند نخواند باید بخواند می گوییم آن باید، باید تشریعی است، از نظر قانون الهی واجب است بر انسان که این کارها را انجام بدهد و حرام است که این کارها را بخواهد انجام بدهد اما این غیر از ارادۀ تکوینی است ارادۀ تکوینی یعنی اینکه آیا اصلا آدم قدرت انجام این کار و قدرت انتخاب دارد یا ندارد، مثلا این لیوانی که اینجا است یک وقت بحث تکوین است، یک وقت بحث تشریع، بحث تکوینش این است که اصلا شمای آزاد می توانید این را بردارید بخورید، و می توانید نخورید، صرف نظر از اینکه روی این، امر و نهی و قانون و دستوری از جانب خدا باشد یا نباشد، این می شود آزادی تکوینی؛ یک وقت آدم مجبور است، نمی تواند دست به طرف این لیوان دراز کند یعنی اصلا قدرت دست دراز کردن به سوی این لیوان را ندارد مثل پرواز اگر به شما بگویند همین طور بدون وسیله و ابزار هزار متر پرواز کنید این در حوزۀ اراده و انتخاب شما نیست یعنی به این اندازه شما انتخاب نمی توانید بکنید، قدرت انتخاب پرواز 1000 متر بدون وسیله را شما ندارید ولی قدرت پرش دو متر و سه متر را دارید یا قدرت دویدن فرض کنید مثلا 500 متر را دارید این ارادۀ شما آزادی شما تکوینا مسلم است، یعنی خداوند شما را آنچنان آفریده است که شما در بسیاری از مسائل می توانید انتخاب کنید، می توانید انتخاب کنید که اینجا بنشینید یا بلند شوید بروید، حرف را گوش بدهید یا ندهید، راه خیر را بروید یا نروید این می شود تکوین، می شود ارادۀ آزاد تکوینا، اما تشریع آن قانون است، قانون ممکن است شما را منع کند، در روز ماه رمضان بگوید شما حق ندارید این را بخورید، اما می توانید بخورید یعنی از نظر تکوینی شما این امکان برایتان هست. یعنی شما می توانید دست ببرید به طرف نان و او را مصرف کنید این غیر از آن است که شما تشریعا ممنوع باشید.
خلاصه با هم قاطی نشود آنجا که گفته شده (فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ