فهرست مطالب کتاب

عجیبی کرده اند در بیان نظر الهییون و آنها که به مبداء معتقد هستند، معتقد به وجود خدای غیبی پنهان از فکر یا معتقد به معادی که ملموس و محسوس نیست هستند، یا معتقدند به وحی که نوع رابطه ای است که محسوس نیست یعنی قابل دیدن و شنیدن و لمس کردن نیست. مادیگراها آمده اند الهییون و خداشناس ها را به عنوان ایده آلیست و مکتبشان را به عنوان ایده آلیسم معرفی کرده اند و بعد خودشان را یعنی آنها که فقط برای ماده اصالت قائل هستند و چیزی ورای ماده را قبول ندارند. آنها را رئالیست خوانده اند و بعد این رئالیسم را با ماتریالیسم یکی گرفته اند و ایده آلیسم را هم الهیون و آنهایی که قائل به خدا و مسائل غیبی هستند معرفی کرده اند.
 ببینید در اینجا آمده اند ایده را با آنچه که محسوس نیست و با چشم دیده نمی شود یکی دانسته اند و بعد رئال را با ماتریال یعنی ماده، آن چیزی که مشت پر کن باشد، آن چیزی که به ترتیبی بتواند به حس در بیاید و آدم بتواند با این حواس ظاهریش آن را درک کند حتی امواج را که یک نوع آثار ماده است ولو موج است. آن فرکانس هایی که به وجود می آید امواج صوتی، امواج نوری، و غیره را که باز هم یک نوع ماده است و اثر همان طبیعت مادی است و به صورتی قابل تجزیه و محاسبه است، قابل کنترل است.
 مادیون آمده اند ماتریال را یا واقعیت مرادف دانسته اند یعنی می گویند ماده با واقعیت مساوی است، یعنی فقط ماده حقیقت دارد و وراء ماده حقیقت ندارد در نتیجه ماوراء ماده را منکر شده اند یعنی خدا، روح، معاد، فرشتگان، وحی، اینها را با ایده مساوی دانسته اند و بعد ایده را تصور یعنی آنچه که در ذهن، آدم می بافد و در واقع نیست یعنی خیال، یعنی ساخته و پرداخته ذهن، معنی کرده اند در نتیجه معنایش این می شود که کسانی که معتقد به ماوراء هستند در واقع معتقد به تصورات ذهنی شان هستند. پس واقع گرا نیستند، پس معتقد به حقیقت نیستند، بلکه معتقد به یک ساختۀ ذهنی هستند.
خوب اگر ما این حرف ها را بگذاریم کنار و فقط این گفتار را با هم مقایسه کنیم و بگوییم در ایده آلیسم اصالت مال ذهن است و در رئالیسم اصالت مال واقعیت است، که البته همین باز رده های مختلفی در فلسفه دارد و ایده آلیسم همیشه معنایش این نیست ولی آن نمونۀ بارزش اصالت را به ذهن

نظر خود را ارسال کنید