فهرست مطالب کتاب

تعبیر دیگر هم بگویم که در بحث شناخت می تواند مفید باشد و آن اصل ارزش شناخت و ارزش معرفت است. از دیرباز یک عده بوده اند و مکتبی به نام سوفیست، سوفسطائی ها، شکاک ها، که دو دسته بودند، دسته ای مسئله را می بردند در اصل جهان و می گفتند جهان و هرچه در آن هست پیچ در پیچ است و اصلا معلوم نیست که جهانی وجود دارد، همه اش تصور است و خیال است و ما با خیال زندگی می کنیم و دستۀ دیگر می گفتند که جهان وجود دارد اما ما نمی توانیم به او برسیم.
ما عادت کرده ایم که یک قضاوتی دربارۀ این چیزهای اطرافمان بکنیم و ما اصلا معرفت نداریم و ما نمی توانیم چیزی بفهمیم، همۀ معارف ما عادت است و گمان است، حدسیات است، اصلا قراردادی است و ما قبول کرده ایم یک چیزهایی را ببینیم، واقعیت یک چیز دیگر است، مثال هم خیلی می زنند، در همان مسئلۀ مولکول و اتم و این طور چیزها و ما هرچه را که می بینیم مثلا یک تکه آجر را می بینیم، یک تکه موزائیک را می بینیم و قضاوت می کنیم و حال اینکه در دل این دریایی و دنیایی عجیبی وجود دارد او می گوید که شما نمی توانید از طریق علم بفهمید که در درون او چیست و آنچه را که شما فکر می کنید و می شناسید و می یابید غیر از حقیقت است حقیقت یک چیز دیگر است، بنابراین اصلا معرفت های ما معرفت های سطحی است، معرفت های ما معرفت های بی ارزشی است، پس بعضی ها در خود معرفت شک می کنند، وقتی ما این مطلب را قبول کردیم که ما می توانیم یک سری شناخت داشته باشیم این سئوال مطرح می شود که فقط چیزهای محسوس را می توانیم بشناسیم یا نه، چیزهای ورای حس را می توانیم بشناسیم یا نه و اگر نتوانستیم بشناسیم چگونه روش دست بگذاریم؟
و بعد انواع چیزهای که در معرض شناسایی و شناخت ما است اینها ابزارش و وسیله اش چگونه است و ما چگونه راه پیدا می کنیم به شناسایی این مسائل، بنابراین این زمینۀ بحث، حالا ما مطالب را جمع می کنیم تا آنچه را که اسلام در زمینۀ معرفت و شناخت می گوید بگوییم و بعد وارد بحث های ایدئولوژیکی و مبانی اعتقادیمان تکیه کنیم و شما سعی بکنید در این زمینه کتاب هایی را خصوصا اصول فلسفه و روش رئالیسم آقای طباطبائی را که قسمت اعظمش پاورقی های مرحوم مطهری است و ایشان مطالب را خیلی گسترش

نظر خود را ارسال کنید