تغییر را بپذیریم بعد از آن به اصطلاح مراحل و دوره ها ماده تغییر شکل پیدا می کند یعنی همین موارد به صورت دیگری تغییر شکل می دهند ولی طبق یک نظمی باز ادامۀ وجود و ادامۀ حرکت می دهند. و چون ماده ابدی است و با توجه به اصل تغییر و حرکت فکر نمی کنم که نقطۀ پایان درست باشد.
جواب: اولا در مسئله اصل ترمودینامیک و آنتروپی گفتیم جهان رو به سردی می گراید نه آنکه تغییر تازه ای پیدا می کند. آن تغییراتی که بایستی در درون بکند بارها و هزاران مرتبه کرده، یعنی چندین مرتبه این خاک تبدیل می شود به گیاه، گیاه رشد می کند و مجددا برگ هایش می ریزد و کود می شود و این کود جزو یک درخت دیگر می شود و باز هم و همین طور حیوان که گوشتش را انسان می خورد رشد می کند یا مثلا حیوان دیگری او را می خورد و رشد می کند و این دگرگونی که مرتب زیر و رو می شود و به اصطلاح حرکت مارپیچی می کند و می آید بالا این هست و فراوان صورت می گیرد، اما آن اصل دوم ترمودینامیک می گوید که یک روزگاری خواهد رسید که به تدریج انرژی لازم برای رشد و تکامل از دست می رود، یعنی جهان دیگر سرد می شود و به صورت یک مادۀ بی رمقی در می آید که دیگر انرژی حرکت تکاملی اش را از دست داده مثل مرگ، نه اینکه تغییر تازه می کند و مجددا یک حیات تازه به وجود می آید و تازه اگر یک حیات تازه ای باشد این انرژی تازه می خواهد. این قانونی است که می گوید دیگر جهان انرژی اش را از دست داده و باز به دلیل همین اصل ترمودینامیک ما تکامل ابدی را نفی می کنیم، یعنی اگر شما بخواهید برای طبیعت تکامل ابدی قائل باشید یعنی برای همیشه این جهان و طبیعت رو به جلو برود، ما این را نفی می کنیم.
طبق اصول علمی طبیعی و فیزیکی به دست آمده اثبات می شود که جهان طبیعت ابدی نیست و تا یک مدتی می تواند رشد کند و جلو برود ولی آن تکامل تکامل دائمی نیست و ما که قائل به تکامل دائم هستیم می گوییم که در بستر این طبیعت انسانی رشد می کند که این انسان با تکامل معنوی و "سیر الی الله اش" ابدیت پیدا می کند یعنی چون در بستر زمین شکوفه ای به نام انسان می درخشد و انسانی که با آن معنویت و سیر الی الله اش از اسارت طبیعت آزاد می شود و راه تکامل معنوی اش را طی می کند و به ابدیت می پیوندد و تکاملش حد و مرز ندارد.